انواع پوشش هخامنشیان که شامل لباس و پوشش زن ها و مردها که شامل اشراف زادگان و پوشش آنها چه زن چه مرد در زمان جنگ و لباس مردم عادی و حتی شامل پوشش خانواده های ایرانی در آن دوران است.
کجا گمان حیوانات و پرندههای زمین بر این بود که روزی بر بدن آنها قصههای گلابتون و گلدان رنگی و صیادان و آهوان ترسیم شود و آن را به نام تحفه و هدیه به دیوار خانههای دوستان و محبوبان آدمها بیاویزند و تا سالها پس از مرگشان هم از بدنها و پوست آنها بهعنوان اثر هنری استفاده کنند.
این اتفاق اما افتاد و آنها چهبسا سالها پس از مرگشان هم پوست و جسم خود را برای زیبایی زندگی بشر به آنها هدیه دادند و بعد از مرگشان هم باعث زیبایی زندگی آدمها شدند و چنین شد که در تاریخ هنر بشر «نقاشی چرم» جایی برای خود پیدا کرد.
کدام رقابت، چقدر فروش در مصاحبه کوتاه صمت با چند نقاش تجربی در زمینه نقاشی چرم در کارگاهی کوچک واقع در کرج که در واقع محل زندگی مسئول کارگاه هم بود، درباره این کار جویا شدیم و از فعالیتهای ناموفق یا بهتر بگوییم رقابت خاموش در بازار نقاشی چرم پرسیدیم. آنها طبق آمار کلی که از تولیدات خود در اختیار ما گذاشتند، درباره تولید روزانه خود در اندازههای مختلف نقاشی چرم گفتند که ۱۵ نقاشی در روز انجام دادند که بعضی از طرحها فرم سادهای داشت و در تعدادی از آنها رنگهای محدودی به کار رفته بود.
تعداد افراد کارگاه ۵ نفر بودند که سرعت دستشان در طرحزدن روی چرم و رنگآمیزی قابل توجه بود. آنها بهطور متوسط یک نقاشی ۲۰ در۳۰ سانتیمتری را بین ۸ تا ۱۲هزار تومان بهطور عمده به فروشگاههای صنایعدستی میفروختند و اگر این نقاشیها به ۱۵ عدد برسد این مبلغ ضربدر ۱۵ درآمد کل و روزانه آنها خواهد بود، ضمن اینکه این آثار با حداقل دوبرابر قیمت در فروشگاههای مرکز شهر فروخته میشدند. اما به گفته مسئول این کارگاه، چنانچه خریداران این نقاشیها، مدیران فروشگاههای مناطق بالای شهر باشند، قیمت بالاتری را برای نقاشیها در نظر میگیرند و کارها را چند برابر قیمتی که از کارگاه خریداری میکنند، میفروشند.
فعالیتهای فردی در حوزه نقاشی چرم سوی دیگری که در این فعالیت هنری وجود دارد این است که تعدادی از کسانی که به این حرفه اشتغال دارند بهصورت فردی به این فعالیت مشغول هستند و از این حرفه بهعنوان یکی از مشاغل خانگی بهره میبرند. درآمدزایی این گروه نیز به گونهای است که کارهای خود را براساس سفارشی که دریافت میکنند، به عدهای از واسطهها ارائه میکنند و آنها نیز مجموع کارها را به فروشگاههایی که با آنها در ارتباط هستند، میفروشند. نکته مهمی که در این ارتباط وجود دارد این است که افرادی که در این کارگاههای خصوصی و کوچک مشغول کار و فعالیت هستند از حمایت لازم برخوردار نیستند و معمولا بیمه و مزایایی ندارند.
تاثیر رنگآمیزی طرح در جذب مخاطب بیشتر بهتر است برای رنگآمیزی طرح، رنگهای پودری موجود در الکل حل شده و در شیشههای کوچکی ریخته شود و پس از آن رنگآمیزی انجام شود و اگر تابلو احتیاج به خطاطی داشته باشد، پس از اتمام مراحل نقاشی، خط مورد نظر را با قلم و مرکب معمولی روی تابلو مینویسند. در کارگاههایی که بهصورت تولید انبوه نقاشی میکنند، بیشتر زمانی که رنگآمیزی وسط تابلو تمام میشود، اطراف آن یک رنگ تیره به وسیله دستگاهی بهنام پیستوله که رنگ را بهصورت پودر بر روی تابلو پخش میکند، زده میشود و معمولا از ۴ طرف به سمت داخل رنگ را میپاشند، به نحوی که اطراف کار تیرهتر و هرچه به سمت داخل نزدیک میشویم زمینه روشنتر شود، تا زمانی که رنگ در زمینه محو شود. برای استحکام بیشتر تابلو، محلول ورنی (مادهای براق مانند روغن جلا که بهصورت آماده در بازار موجود است) روی تابلو با دستگاه پیستوله زده میشود. پس از اتمام کار برای دوام بیشتر تابلو محلول ورنی به آن زده میشود. نقاشیهای چرم را از کجا بخریم نقاشیهای چرم جدای از آنکه در فروشگاههای صنایعدستی مختلف به نمایش و فروش گذاشته میشود، درحالحاضر جزو مشاغل خانگی بوده و مورد استفاده خانوادههای مختلف قرار میگیرد. این هنر در فروشگاههای صنایعدستی به نمایش و فروش میرسد و زیرمجموعه هنر چرمی است که برای تزئین قلمدانها، آینهها، صندوقها، زیرلیوانیها، جعبههای قرآن، جلدهای کتب نفیس و قرآن و... به کار میرود.
انواع رنگها رنگها، معمولا به دو دسته تقسیم میشوند: ۱-رنگهای اصلی ۲- رنگهای فرعی. رنگهای اصلی شامل: زرد- آبی- قرمز. رنگهای فرعی شامل: سبز- بنفش- نارنجی که از ترکیب رنگهای اصلی بهدست میآید. از ترکیب رنگهای اصلی با رنگهای فرعی نیز رنگهای زیر بهدست میآید: (سبز زرد- سبز آبی)، (بنفش قرمز - بنفش آبی)، (نارنجی زرد - نارنجی قرمز) ترکیب ۳ رنگ اصلی با هم رنگ خاکستری را تشکیل میدهد که به این ترکیب، ترکیب کاهشی میگویند. ترکیب نورهای رنگی با هم نور سفید را تشکیل میدهد که به این ترکیب، ترکیب افزایشی گویند. رنگدانه یا پیگمنتها شامل: رنگ روغن- گواش-آبرنگ- پاستل- مداد رنگی و... است از دیدگاه روانشناسان رنگها به ۲ دسته تقسیم میشوند. رنگهای سرد مثل: آبی-سبز - سبز روشن- سبز زمردی- آبی آسمانی- آبی تیره -آبی لاجوردی- بنفش آبی. رنگهای گرم مثل: قرمز سرخابی- قرمز رناسی- قرمز معمولی- نارنجی زرد و سبز مایل به زرد - بنفش قرمز- نارنجی قرمز. ۳ رنگ سفید - خاکستری- مشکی را رنگهای خنثی گویند. رنگهای متضاد: رنگهایی هستند که از یک خانواده رنگی نیستند. مثل: قرمز-آبی. هارمونی: ترکیب رنگهای مختلف که از یک خانواده رنگی است مثل: نارنجی- قرمز. رنگمایه (تنالیته): درجات مختلف تیرگی و روشنایی یک رنگ را تونالیته گویند یا به عبارت دیگر عبور از یک رنگ گرم تیره به یک رنگ گرم روشن و بر عکس از یک رنگ سرد تیره به یک رنگ سرد روشن را نیز تنالیته میگویند. (مانند قرمز تیره به قرمز روشن یا آبی تیره به آبی روشن).
نگهداری چرم پوست چندان با دوام نیست زیرا در معرض عوامل بیولوژیک قرار میگیرد و در برابر رطوبت محیط خود نیز حساس است. روشهای گوناگونی برای نگهداری چرم وجود دارد مانند زدن مواد اضافی به پوست- دباغی پوست و تبدیل آن به چرم که با استفاده از این روشها میتوان تا حدودی این معایب را از بین برد ولی معایب ذاتی پوست با این روشها کاملا از بین نمیرود. معایب ذاتی پوست مثل زخم و غده قدیمی است. وقتی چرم به مدت طولانی در هوای خشک و هوایی که رطوبت آن از ۴۰درصد کمتر است بماند، خشک میشود و انعطاف و نرمی خود را از دست میدهد و سخت و شکننده میشود و در موارد خاص لازم است چرم ترمیم شود تا انعطاف خود را بهدست آورد. تابلوهای نقاشی روی چرم نباید در معرض نور مستقیم خورشید قرار گیرد زیرا عمر مفید خود را از دست میدهد. با وجود ۷۰سال قدمت هنر نقاشی روی چرم، این هنر هنوز به ثبت نرسیده است. هنر نقاشی روی چرم هنری است که تنها با دست انجام میشود. میگویند هنر نقاشی روی چرم در ایران از دوره قاجاریه رواج یافته است. در زنجان بیشتر نقوش نقاشی روی چرم بهصورت سنتی و در اشکال زینتی انجام میشود و در ارائه و نقاشی روی چرم موضوعات و طرحهای متنوع را با داستانها و قصههای سنتی و قومی پر میکند. زمان حضرت موسی(ع) مصریها چرم را برای ساختن دمپایی بکار میبردند ولی بهعلت کمیاب و با ارزش بودن، تنها فرعونها از آن استفاده میبردند. استان همدان به لحاظ داشتن مراکز دامپروری در مناطق روستایی و شرایط آبوهوایی مناسب و پرورش انواع دام، از گذشته در زمینه مصنوعات چرمی و بهویژه از نوع چرم گاو از شهرت خاصی برخوردار بوده.
محصولاتی که با نقاشی چرم تولید میشوند محصولاتی که میتوان بر روی آن نقاشی روی چرم انجام داد، عبارتند از: قاب آینه- جاسوئیچی چرمی- کیف چرمی- کیف دستی اداری- کمربند چرمی و... و هر چیزی که در ساختار کلی آن چرم بهکار رفته باشد. این هنر از اوایل دوره قاجاریه آغاز شده است. در اجرای این کار ابتدا سطوح داخلی کار را با روغن مخصوص پوشش میدهند و سپس در صورت نیاز نقش را بر روی کار کپی میکنند. از آنجاییکه رنگهای مورد استفاده در ترسیم نقوش از نوع رنگهای گواش یا آکوارل (اکرلیک) است، به آسانی با آب پاک میشود و به منظور شفافیت بخشیدن به اثر و ثبوت رنگها روی آن را با روغن مخصوص میپوشانند. روغن کاری معمولا در چند نوبت انجام میشود و هربار با قلمموی نرم، قشری نازک از روغن که در حقیقت حکم شالان را دارد به تمام سطوح مالیده میشود. این عمل باید در محل سربسته و کاملا دور از گرد و غبار انجام شود تا درهنگام کار ذرات غبار روی روغن ننشیند. امروز به جای استفاده از روغنهای سنتی از اسپریها و فیکساتورهای شیمیایی برای تثبیت و عایق کردن رنگها استفاده میشود. نقوش مورد استفاده در نقاشی روی چرم گل و مرغ و مینیاتور است و اصولا به سبک نقوش قدیمی به کار گرفته میشود. اما مسلم این که انواع نقاشیهای چرم در قیمتهای حقیقیشان عرضه نمیشود و گویی که بازار رقابت این هنر به خواب رفته است.
نقاشیها شامل مناظر و همینطور نقاشیهای انگلیسی و فرانسوی از اشراف و دریا و فرشتگان و یونانی ها می باشد که با کیفیت بسیار بالامناسب چاپ و استفاده به عنوان تابلو و یا مدل برای کشیدن کپی نقاشیهای مشهور می باشد . همینطور میتوانید از آنها به عنوان والپیپر هم بهره مند شوید .
مورد توجه و علاقه هنرمندان نقاش که به دنبال مدلهای با کیفیت بالا هستند و افرادیکه به نقاشیهای کلاسیک جهان علاقمند می باشند .
نقاشیهای این مجموعه بسیار نایاب می باشند و با این کیفیت به راحتی در دسترس نیستند
و اگر هم باشند با کیفیت بسیار پایین می باشند که معمولا قابلیت چاپ ندارد .
یه بسته نرم افزار اندروید هست که توسط خودم و تعدادی از اشنایان تهیه شده و کاملا تست شده تو این بسته آموزش طراحی و نقاشی همه چیز آموزش مرحله به مرحله طراحی ها و نقاشی ها مثل انواع قلب هست.گنجینه عکس و .... و آموزش قدم به قدم نقاشی کودکان و طراحی حرفه ای هست.
نوع فایل
نرم افزار های اندروید
نسخه مورد نیاز
اندروید 2.1 به بالا
حجم
31.5 مگابایت (فشرده) |+80مگابایت(عادی)
نرم افزار مورد نیاز غیر فشرده سازی در صورت نیاز در بسته قرار داده شده به نام UHARC *البته در صورت نیاز
حتي تركيبات طبيعي گل رس (خاك رس) مثل آنهايي كه در اوكرها Ochers و يا در تمام اقسام سبزهاي خاكي (زميني) يافت مي شوند براي نقاشي «فرسك» زيان آور و مضر مي باشد. رنگهاي رده پائين نيز به همين دليل بدون استفاده مي مانند زيرا حاوي مواد فاسد كننده اي چون «اكسيد آلومينيوم»، «باريتا Baryta» نوعي گل سفيد رنگ به اسم «وي تينگ» و يا سنگ گچ مي باشد.
هشداري لازم در مورد «آبي خالص»: در بعضي از انواع آن پس از استفاده روي ديوار و خشك شدن رسوباتي سفيد رنگ به صورت كپك باقي مي ماند. بدين ترتيب در هنگام تهيه آن بايد از نوعي خريد، كه حاوي محلول نمك نباشد. رنگ «مشكي عاجي» يك بار توسط «دورنر» معرفي شد و در توضيح آن آمده بود كه اين رنگ حاوي نمك است و بنابراين بايد با مشكي «منگنزدار» تعويض شود و يا براي تسهيلات بيشتر با مشكي حاوي اكسيد آهن. اين رنگ اخيراً كارآيي و دوام خود را براي دهه هاي متمادي نشان داده است سفيد براي «فرسك» مناسب نيست بخاطر اينكه اين رنگ، مثل «اكسيد آلومينيوم» معياري است كه مي توان آن را با مواد قليايي مقايسه كرد. به طوري كه از بعضي «فرسك» هاي قديمي قهميده مي شود، گاز «سولفور» موجود در هوا، اين رنگ را به قهوه اي و يا حتي سياه تبديل مي كند. رنگهاي سفيد Zinc و سفيد Titanium لزوماً مورد استفاده قرار نمي گيرند و دليلش هم آن است كه آهك كشته دقيقاً ميتواند كار رنگ سفيد را انجام دهد. اگر اين نوع آهك با دقت تهيه شود و به حد صافي و يكدستي برسد چيزي است كه هميشه در كار مورد استفاده است. ذرات زير و خشني كه ته نشين شده مورد استفاده نيستند و تنها مايع غليظي كه در رو، مي ايسند به درد كار مي خورد و اين در حالي است كه شفافيت اين مايع با مرور زمان بيشتر و بيشتر خواهد شد.
حلالهاي فرسك
همانطور كه قبلاً توضيح داده شد، نقاشي «فرسك» واقعي احتياجي به حلال خاص ندارد و در واقع مواد رنگي با اضافه كردن آب حالتي خميرگونه پيدا مي كنند و بدين ترتيب نقش اصلي با آب است. حتي نيازي نيست كه از آب بسيار تميز و يا تقطير شده استفاده كرد مگر اينكه آب محل، داراي مقدار زيادي آهن و يا سنگ گچ باشد. عده اي از نقاشان از آب آهك استفاده مي كنند، يعني همان مايه شفاف و تميزي كه در گودالهاي آهكي و چاله ها پس از ته نشين شدن آهك باقي مي ماند. اين مايع كه حاوي مقدار كم ولي بسيار مؤثري «هيدراكسيد كلسيم» است در بهم چسبيدن ذرات رنگي نقش مهمي دارد. گاهي اوقات نقاشان «فرسك» آب و آهك مورد نياز خود را روز قبل از انجام كار با بهم زدن مقداري آهك كشته داخل سطل آب تهيه مي كنند كه اين مايع بعد از صاف شدن در طول شب قبل از كار، مورد استفاده قرار مي گيرد. پوستة مات و نازكي كه با اين عمل پس از مدت كوتاهي در سطح مايع ظاهر مي شود، «كربنات كلسيم» است كه پس از تركيب «هيدراكسيد كلسيم» با «دي اكسيد كربن» هوا، بوجود مي آيد. دوغاب آهك هنگامي به عنوان واسطه (حلال) مورد استفاده قرار مي گيرد كه نقاشي با تكنيك غير شفاف و در واقع مات گونه انجام مي شود و در چنين مواردي مايع مذكور با رقيق كردن آهك توسط آب ساخته مي شود.
كارهاي مقدماتي: كارتن سازي (طرح مقدماتي)
نقاشان دوران باستان و همچنين قرون وسطي بدون «كارتن» كار خود را انجام ميدادند، در آن زمان طرح بوسيله قلم مو مستقيماً بر روي سطح پوشيده شدة ديوار درست مثل خود «فرسك» كشيده مي شد.
اين روش طراحي حرفه اي معمولاً به وسيلة «سينوپيا» انجام مي شد كه نوعي رنگ زرد مايل به قرمز است كه از رنگهاي طبيعي بوده از خاك بدست مي آيد. عمل طراحي توسط اين رنگ به مرور زمان به نام همين رنگ شهرت يافته است. روية آخري كه در آن طراحي به طور دقيق و تميزتر انجام مي شد در قسمتهاي كوچك تهيه شده، بكار مي رفت. يكي از ضررهاي عمدة اين روش اين است كه پس از مدتي لايه هاي ملاط زيرين بسيار سريعتر از حد معمول خشك مي شدند. در برج «پيزا» و در بسياري از محلهاي ديگر كه در طي جنگ جهاني دوم مورد حمله و بمباران هوايي قرار گرفته بودند، طراحي هاي اوليه كه در لايه هاي ملاط زيرين انجام شده بود، پس از ريختن روكار آنها، به راحتي مشاهده مي شد. به منظور حفظ و نگهداري «فرسك» ها در ايتاليا، مي بايست كه آنها را از ديوارهاي اوليه برداشت و به محلهاي جديدي حمل و پابرجا كرد. تعمير كننده هاي فوق العاده ماهر ايتاليايي قادر به جابجائي تمامي كار «فرسك» بودند و همين عمل را مي توانستند در مورد «سينوپيا» نيز انجام دهند. بدين ترتيب امكان مقايسة طرح اولية «سينوپيا» با نقاشي تكميل شده در كنار يكديگر فراهم مي آمد، در نتيجه بيننده قادر بود مقدار تغييري را كه نقاش در كار اوليه و كار به اتمام رسيده انجام داده تشخيص دهد. اين گونه نقاشي هاي ديواري در «بلودر» نزديك «فلورانس» طي نمايشگاهي در سال1959 به معرض نمايش عمومي گذارده شد.
در قرن دوازدهم ميلادي هنگامي كه اروپائيان صنايع كاغذسازي را فرا گرفتند، نقاشان شروع به تهية طرحهاي خود در اندازه هاي واقعي كاري به صورت خلاصه شده كردند. اين عمل توسط بزرگ كردن طرحهاي اصلي بود. چنين طرحهائي با اندازه هاي بزرگ، در عين برخورداري از مقاومت كافي مي بايست ضخامت نسبتاً كمي داشته باشد، تا بدين ترتيب بتوان طرحها را به سادگي به روي ديوار منتقل كرد و اين كاغذها بنام «كارتن» شناخته شدند. شيوة معمول كار بدين ترتيب است؛ طرح، با عمل چهارخانه بندي به اندازة لازم بزرگ مي شود كه براي اين كار معمولاً به دستياز نياز است. براي دقيق كار كردن و همچنين داشتن نتيجة خوب بايد ابتدا با استفاده از يك قلم سخت شبكه اي از مربعها را بر روي كاغذ طراحي خوب، بوجود آورد و سپس بوسيله مركب طراحي، حدود طرح را به خوبي مشخص كرد. مناسبترين اندازه براي چهارخانه ها نيم در نيم اينچ است (حدود 5/1 در 5/1 سانتيمتر) و اگر اندازة طرح بسيار بزرگ باشد لازم است اندازه ها را تا يك در يك اينچ (حدود 5/2 در 5/2 سانتيمتر) بزرگ كرد. براي بدست آوردن هرچه دقيقدتر جزئيات مي توان مربعها را در بعضي جاها نصف و يا حتي ربع اندازة اصلي يعني يك اينچ كرد. شبكة بوجود آمده، با چسب مناسب به طرح الصاق مي شود.
در همين حال كاغذهاي بلند به طور موقت بر روي ديوار و در محل مناسب قرار ميگيرند. با توجه به اينكه كاغذ را عموماً با عرضهاي 36 و يا 48 سانتي متر ميفروشند، نقاش در بسياري مواقع مجبور به استفاده از چند برگ كاغذ به هم چسبيده، است. بهترين محلول چسبي براي استفاده در اين گونه مواقع نوع غير آبكي آنها و يا محلولهاي چسبناكي كه مقدار كمي آب در آنها وجود دارد مي باشند. دليلش هم اينكه، وجود آب در اين چسبها باعث پديد آمدن چين هاي نامناسبي در كاغذ ميشود. در اين زمان مي توان شبكه را بر روي كاغذي كه به اندازة مناسب بزرگ شده، منتقل كرد. براي ساده تر كردن كار با كمك يك «تراز»، خطي افقي در امتداد سطح خارجي نقاشي، يعني محلي كه مربعها تمام ميشوند رسم مي گردد. با استفاده از روزنامه هاي سوخته شده مي بايست خطي عمود با دقت هرچه تمام تر پديد آيد تا در مقابل هر مربع قرار گيرد، كه نهايتاً دو خط در دو طرف عمودي خارجي و هم چنين خطي در وسط كار جاي مي گيرد و عمل انتقال اين خطوط هم توسط يك خط عمودي سياه شده (ريسمان شاقول) انجام مي پذيرد. خطوط عمودي كه بدين روش رسم مي شوند نبايد بيش از 10 پا (حدود 3 متر) درازا داشته باشند، در غير اين صورت ممكن است بدون توجه به دقتي كه در بستن دو سر آن وجود دارد، ريسمان تاب برداشته، مشكلاتي ايجاد مي كند. اين موضوع نشان مي دهد كه نه تنها شبكه هاي كوچك، بلكه حتي مادة سياه رنگي هم كه براي مشخص كردن حدود طرح به كار ميرود مي بايست به كمك گونيا و (T) و …انجام گردد تا بالاترين ضريب دقت را بدست آورد. زيرا كوچكترين انحراف در بزرگنمايي بعدي به صورت تصاعدي افزايش خواهد يافت. ستونهاي عموئي مربعها بوسيلة اعداد، شماره گذاري خواهند شد و رديفهاي افقي توسط حروف، و اين كار بر روي حاشية طرح و همچنين «كارتن» صورت مي پذيرد. اين عمل باعث سهولت در انتقال طرح خواهد شد. خطوط بوجود آمده بر روي كارتن نبايد خيلي باريك و يا خيلي پهن باشند كه هر دو اينها باعث كندي در انجام كار خواهند شد. خود طراحي بوسيلة ذغال مخصوص طراحي انجام ميشود كه البته بعضي از نقاضان با بهره گرفتن از چند دستيار، مهمترين خطوط محيطي و اصلي را مشخص كرده، سپس دنبالة طرح را با اطمينان خاطر بيشتري ادامه ميدهند. طرحهايي از اين قبيل و به اين بزرگي مي بايست ثابت گردند. در صورت امكان براي اين منظور از اسپري هاي تفنگي و يا از دستگاههاي مخصوص كه قابليت پاشيدن مايعات را به صورت ترشحات ريز و پودري دارند، استفاده مي شود. ارزانترين محلول «فيكسه» كردن اين گونه طرحها را مي توان با ريختن هشتاند گرم «راتيانج» در يك ليتر الكل صنعتي و يا مانند آن ساخت.
روش انتقال طرح مقدماتي
دو روش انتقال طرح بطور رسمي و از ديرباز استفاده مي شود. در روش اول، در حالي كه «كارتن» بر روي چيزي نرم مثلاً تعدادي كاغذ (10 عدد) و يا از اين قبيل پهن شده، تمام خطوط طرح توسط وسيله اي نوك تيز با سوراخهاي ريز مشخص مي شود. در عين حال مي توان از يك چرخ اثرگذاري تيز هم استفاده كرد، كه با اين كار، عمل سوراخ كردن «كارتن» كه خسته كننده نيز هست، سرعت قابل توجهي خواهد يافت، ولي اشكال اين است كه هرچند يكبار مي بايست طرح را بررسي كرد كه آيا به طور دلخواه سوراخ شده يا نه. گاهي اوقات براي باز كردن سوراخها در پشت كاغذهاي نرم، بايستي از سمباده هاي متوسط (نه زبر و نه خيلي نرم) استفاده كرد. به هر حال بهتر است اين نكته نيز به عنوان سفارش گفته شود كه در انتهاي عمل سوراخ كردن، تمامي «كارتن» در مقابل نور قرار گيرد تا مبادا بعضي از خطوط مهم محيطي از قلم افتاده و. يا سوراخها مناسب نباشند.
در مرحلة بعدي، «كارتن» يك جا و يا تكه تكه با استفاده از تخته هاي باريك (توفال) به ديوار نصب مي شود. كيسه اي از جنس پارچه اي نازك، مثلاً «چيت» را بايد از كاغذ سوخته و دوده پر كرد. با زدن و ماليدن اين كيسه بر روي تمامي طرح، اثر منتقل شدة طرح كلي، بر روي ديوار بدست مي آيد. اين حدود مشخص شده در «فرسك» پس از آنكه ملاط خشك مي شود، باقي مي ماند و به همين دليل است كه هنوز هم بر روي بعضي «فرسك» هاي قديمي اين گونه آثار را مي توان مشاهده كرد. مؤلف اين كتاب، چنين چيزهايي را در كار «پيرو دلا فرنچسكا»، و در ديوارهايي كه توسط «آندره آدل كاستانو» در حدود سال 1450 ميلادي نقاشي شده، و همچنين «فرسك» هاي «ميكل آنژ» كه در كليساي «سيستين» كشيده شده، ديده است.
دومين روش انتقال طرح به ديوار همان راهي است كه اكثراً در نقاشي «فرسك» ترجيح داده مي شود. در اين حال بجاي سوراخ كردن «كارتن»، آن را به روي ملاط تازه نصب مي كنند و سپس تمام خطوط طرح توسط انتهاي دستة گرد قلم مو از روي «كارتن» فشار داده مي شود البته براي اين كار بهتر است از يك قلم آهني كه به سادگي از پخ كردن ميخي بزرگ ساخته شده استفاده كرد. خطوط در ميان ملاط نرم، به آهستگي مشخص شده و اصطلاحاً برجسته مي شوند. براي انجام اين منظور بايد از كاغذ مخصوصي استفاده كرد كه در عين حال كه به سادگي پاره نمي شود، نرمي لازم جهت انتقال فشار قلم و اثرگذاري بر روي ملاط را نيز داشته باشد. بهرحال اكثر كاغذها در هنگامي كه مقابل ملاط خيس قرار مي گيرند نرم شده، خاصيت خود را تا حدودي از دست مي دهند. اين گونه آثار اصطلاحاً خط اندازي شده بوضوح، در كارهاي «لوكاسينورلي» (متولد 1441 و متوفي 1523) قابل تشخيص است. اين نشانه اي است كه توسط آن مي توان يك كار «فرسك» واقعي را از غير آن تشخيص داد. تنها نقطه ضعف روش دوم اين است كه وقت بيشتري نسبت به طراحي سوزني مي گيرد اما در عين حال، مسئله اي به عنوان باقي ماندن آثار طراحي به روي ملاط نيز وجود نخواهد داشت. «ميكل آنژ» گاهي اوقات از هر دو روش در يكنقاشي خود استفاده كرد، بدين ترتيب كه او ناچار بود، هنگامي كه بر روي ديواري كه پنجره اي در مقابل آن قرار داشت، بدليل عدم وجود نور جانبي، از روش طراحي سوزني استفاده كند. چون در اين حال خطوط مشخص شده در روش خط اندازي قابل ديد نيستند.
قرار گرفتن «كارتن» بر روي ديواري يكي از مهمترين مراحل است، به همين دليل هيچكس نبايد به حدس و گمان خود متكي باشد.بجاي آن بايد به خط عمودي شاقول كه قبلاً سياه شده و خط افقي لبة خارجي شبكه ها توجه و عنايت كافي مبذول داشت. اگر انتقال «كارتن» به صورت تكه تكه انجام مي گيرد، لااقل در هر تكه بايد يك سري شبكه كامل وجود داشته باشد تا امكان در يك خط قرار دادن همة قسمتها وجود داشته باشد.
با توجه به تجربه طولاني در زمينة تكنيكهاي «فرسك» مي توان اين سفارش را به نقاشان نمود كه در هنگام طراحي «كارتن» نهايت دقت ممكن را اعمال كنند. هنرمندان جوان علاقه مندي كه مشتاقند قلم موي خود را هرچه زودتر بر روي ديوار گذارده و مشغول نقاشي شوند، مخصوصاً به اين مسئله بي توجهي نشان داده، ارزش اين مطلب را درك نكرده اند. اشتباهات و معذرت هواهي هايي كه ممكن است بعداً شنيده شوند، در همين مرحله قابل رفع و تصحيح اند. اين خطا، هنگامي كه نقاش در مقابل ملاط خيس ايستاده و مي خواهد حداكثرتوان خود را هرچه سريع تر و دقيق تر بكار گيرد، نتيجه اي ناراحت كننده خواهد داشت. در اين هنگام وقت آن نيست كه به تكاپوي تصحيح كردن طرحها و فرمها افتاد. در گسترة سطحي كه بهر حال يا ديوار است يا سقف، همه چيز بايد در نهايت دقت آماده باشد.(جايي كه شخص سطح كمي را در يك وحله مي تواند ببيند، بندرت بيش از مقداري است كه به اندازة يك روز كار ميبرد.) استادان نقاشي «فرسك» از قبيل: «ميكل آنژ»، «رافائل»، «تي پولو» اين موضوع را به خوبي تشخيص داده بودند و بطور قابل توجهي تأكيدات فراوان بر طراحي دقيق «كارتن» داشتند. و مثالهاي آن را مي توان در «ناپل» و «ميلان» مشاهده كرد.
روشهاي مناسب براي فرسك
نقاشي «فرسك» قابليتهاي تكنيكي با درجاتي بسيار وسيع تر را نسبت به ساير نقاشيهاي معمولي طلب مي كند. يعني تقريباً تمام فرمهايي را كه نقاش مي تواند با رنگ روغن و «تمپرا» نقش كند، با تكنيك «فرسك» نيز قابل عرضه است.
تحلیل شمایل شناسی تابلوی راهی به کالواری وفیلم آسیاب و صلیب
نوع فایل:PDF
تعداد صفحات:12
سال انتشار:1395
چکیده
وقتی کتاب های تاریخ هنر و نقاشان بزرگ غربی را ورق می زنیم ، با تصاویر بی شماری از هنرمندان بزرگ روبرو می شویم ؛ تصاویری زیبا ، متنوع با ترکیب های گوناگون و سبکهای متفاوت ؛ برخی از این نقاشیها که تحت عنوان شمایل نگاری معرفی شده اند ، زندگی حضرتمریم و فرزندش مسیح را تشکیل میدهد که در دروه های مختلف به تصویر درآمده اند . در این پژوهش به تحلیل شمایل شناسی تابلوی راهی به کالواری اثر پیتر بروگن مهتر پرداخته می شود ، در این پژوهش فیلم ساخته شده بر اساس داستان این تابلو یعنی آسیاب و صلیب اثر لخ ماژوسکی همچنین از لحاظ شمایل شناسی مورد بررسی قرار می گیرد، این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی پژوهش می گردد. نهایتاً شمایل های بکار رفته در هردو اثر هنری و نقش آنها در ایجاد محتوا و معنا مورد تفسیر قرار می گیرد
هر چند نوشتن یک تاریخ تفضیلی برای مرمت آثار دشوار است، صرف نظر از مراحل مقدماتی می توان گفت که پس از شکل گیری مجموعه های خصوصی، مرمت بصورت ناحیه ای شروع شد. و با موقعیتی که حوادثی چون جنگها و تاخت و تازها برای تأسیس موزه های عمومی در اروپا به وجودآورد، مرمت نیز گسترش و سامان بیشتری یافت.
حفاری های قرن 19 م نیز موجب پر شدن مجموعه های خصوصی و عمومی از آثار، و مواجه شدن مرمتگران با یک سری وظایف جدید گردید.
در این قرن تمام سبکهای نقاشی مورد محک سلیقه ی دوران قرار گرفت و شاید، علت توجه بیشتر به مشکلات مرمت نقاشی ها نیز همین امر بوده است.
مرمتگر ابتدا با بکارگیری هنر خود در کارگاههای خصوصی روشهای جدیدی را کشف می کرد، ولی با تعصب سعی در پنهان داشتن رموز آنها می نمود. علت عدم نگارش تاریخچة مرمت نقاشی در گذشته همین رسم راز پوشی مرمتگران و کمبود تاریخچه های موردی بود. با کاسته شدن از راز پوشی ها و صراحت روشهای جدید و ثبت اطلاعات اکنون می توان پیشینه ی مرمت را حجم بخشید. توجه دقیق به تاریخ هنر، پیشرفتهای علمی و بخصوص باستان شناسی به روشن شدن پیشینه ی مرمت کمک اساسی می کند.
تا حدود سال 1850 م مراقبت از نقاشی ها جزو وظایف هنرمندان و نقاشان و در واقع بخش دوم حرفه ی آنها به شمار می رفت. مورخان و پژوهشگران تاریخ هنر در قرون 15 و 16 و 17 میلادی، صدمه دیدن نقاشی های قدیمی در اثر مرمتهای انجام شده به وسیله ی هنرمندان را ثبت نموده اند. در ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، هلند و آلمان عهد باستان معمولاً از نقاشان خواسته می شد که نقاشی های کهنه را تعمیر، تمیز یا مرمت کنند. آقای شلدون کک عقیده دارند که از قرن هجدهم متخصصی که حرفه اش حفظ و مرمت آثار هنری است وارد صحنه می شود و این متخصص که «مرمتگر» نامیده می شود از این پس جایگزین نقاش / مرمتگری می شود که پیش از آن به تعمیر آثار هنری می پرداخت.
در نیمه ی قرن 19 م دانش نقاشان درباره ی رنگ و نقاشی به دلیل تولید تجاری انواع رنگ، بست و رزینهای محافظ، دچار نقصان می شود. ایشان در درجه ی نخست در کار رفع مشکلات تصویر سازی تبحر داشتند و فاقد تجهیزات لازم برای مرمت و همچنین شناخت صحیح از هدف اصلی مرمت بودند. شواهد به جا مانده نشان می دهد که بسیاری از این نقاش / مرمتگران فکر می کردند که وظیفه ی آنها این است که تابلوها را دوباره کار کنند تا «جدید» به نظر برسند. مشکل دیگر این دسته از مرمتگران این بود که در زمان آنها فقط تعداد اندکی از شاهکارهای هنری قابل مشاهده بود (به دلیل لایه های ورنی تیره شده و غبار دوده بر سطح آنها) و این موجب می شد که ایشان درک روشنی از شیوه و مقصود استادان متقدم خود نداشته باشند.
در پایان قرن 19 م، زمانی که نقاشی ها حائز اهمیت فراوان گردیدند و مطالعات ریشه ای درباره ی آنها رو به تکامل گذاشت، کوشش برای یافتن روشهای مناسب برای نگهداری از آنها شروع و موجب بروز پیشرفتهای پراکنده ولی مطمئن گردید.
در این قرن و در آغاز قرن 20 م کتابهای متعددی درباره ی مرمت نقاشی به رشته ی تحریر در آمد. از جمله، فورنی (Forni) و سچوسوارد و (secco – suardo) در ایتالیا، لوکانیوس (Lucanus) در آلمان و دیون (Deon) در فرانسه کتابهایی در این زمینه نوشتند و مؤلفانی چون بوویر (Bovvier) و مریمه (merimee) فصلهای طویلی از کتابهای نقاشی عمومی خود را به مرمت اختصاص دادند.
آثار کلاسیک به نگارش درآمده درباره ی شیوه ی استادان متقدم نیز با واسطه بر مرمت نقاشی اثر گذاشت. مؤلف این آثار کسانی چون لودویک (Ludwig)، برگر (Berger) ایستالک (Eastlake) و مریفیلد (Merrifield)بودند.
در پایان قرن 19 م رابطه ی سیستماتیک علوم طبیعی به ویژه فیزیک و شیمی با مرمت موجب تحول آن گردید و کم کم پیشرفت تنگاتنگ تکنیکها و روشهای حفظ و مرمت در قرن 20 م عامل تشکیل جامعه ی متخصصان این فن گردید. در این زمان روشهای علمی مرمت و تمیز کاری جایگزین روشهای غیر علمی و کلی پیشین گردید و علم به تدریج معیارهایی را معرفی کرد که پایه اش استوار بود بر شناخت عمیق ماهیت و ساختار آثار باستانی و تغییراتی که آثار مذکور متحمل آن گردیده بودند.
ـ اولین آزمایشگاه موزه در سال 1888 م در برلین تأسیس شد و بعد از جنگ جهانی اول نیز آزمایشگاههای بسیاری ابتدا در لندن و سپس در سایر نقاط اروپا گشوده شد. این آزمایشگاهها متصل به کارگاه بودند.
ـ تأسیس اداره ی بین المللی موزه ها (Icom) در 1930 م اولین نش...
هميشه نماد و نمادگرايي از اصول اوليه رو كرد تاريخي انسان بسوي هنر بوده به گونهاي كه ميتوان در ابتدايي ترين نمونههاي هنري انسان ردپايي از نمادهاي تعريف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اوليه با قراردادن سمبلها و نشانههايي خاص توانست به زباني مشترك دست يابد كه همانا اين زبان، زبان تصوير بود و انگيزه پيدايش خط نيز از همين نشانههاي تصوير بوجود آمد انسان در سير تاريخي خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادين دست يابد كه مهمترين تحولات تاريخ از پيدايش عناصر نمادين و نوشتاري آغاز شد.
وي با خلاصه كردن عناصر تصويري آرام آرام توانست خط را اختراع نمايد و اين اولين گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسير تكامل بشري بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئين ها و روشهاي گوناگون زندگي، از سوي ديگر همواره سبب ايجاد حركاتي موزون و مشخص ميگرديد، انسان اوليه بر اساس آئينهايي كه خويش به آنها دست يافته بود به پرستش عناصر طبيعي ميپرداخت و براي حركات و اعمال روزمره خويش نيز آئين و روشهايي را ابداع نمود كه اين آئينها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصويري نيز همراه شد.
براي مثال انسان در پرستش آتش همواره با حركاتي موزون به دور آتش ميچرخيد و با استفاده از رنگهاي طبيعي و با الهام از طبيعت و به كمك نهادها و نشانههاي تجريدي ساخته دست خويش خود را آراسته مينمود و به گونهاي آئيني تشكر خويش خود را آراسته مينمود و به گونهاي آئيني تشكر خويش را از الهه آتش به جاي ميآورد- پس از رشد تفكر در انسان، وي توانست با الهام از اين آئينها و روشها و با تحقيق راجع به زندگي گذشتگان تمامي اين روشها را در هم آميزد و به گونهاي از هنر نمايش نزديك شود و اين آغازي بود براي حركات نمايشي كه احيا كننده آئينها و روشهاي انسانهاي گذشته بود.
اينك انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههاي زندگي توانسته هنرهاي متمايزي را پايه گذاري كند كه هر يك ريشه در همان آئينها دارند 2-گونه از اين هنرها كه همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشي و نمايش هستند.
در گذر تاريخي هنر نقاشي تا به امروز شاهد پيدايش رشته جديدي هستيم كه سر منشا آن صنعتي شدن و پيشرفتهاي روز افزون انسان امروزي بود، اين رشته همان گرافيك است كه امروزه به خدمت انسان آمده و زباني نو به نام زبان تصوير را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتي ابداع فرايند ليتوگرافي اولين گامها در جهت تمايز گرافيك به عنوان هنري مستقل از نقاشي برداشته شد.
فرايند ليتوگرافي كه در سال 1798 م آلويس سنه فلدر-اهل باواريا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به كمال رسيد. در سالهاي آغاز سده نوزدهم، ليتوگرافي با آثار هنرمنداني چون دلاكروا و دوميه رواج يافت- چاپ گران اين فرايند را براي تهيه چاپهاي سياه و سفيد از نقشههاي برگههاي نت و تصوير سازيهاي جذاب يافتند. اين چاپها سپس به شكل منفرد يا به صورت كتابهاي صحافي شدهاي فروخته شدند كه متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرايند انتخابي براي چاپ متن و گراوور سازيهاي چوبي سياه و سفيد بود اما گرايش شديد به آن زماني حاصل شد كه اين فرايند در چاپهاي بيش از يك رنگ نيز وارد گرديد. از سوي ديگر، ليتوگرافي به دليل انطباق و تفكيكهاي رنگ خود، كه با سهولت نسبي و هزينه اندك انجام ميشد، مطلوب واقع گرديد.
در ميانه سده نوزدهم، ليتوگرافي رنگي يا كروموليتوگرافي با چاپهاي لوكس و مجلل كه در تهيه آنها تا سي و دو سنگ با رنگها و انگيزههاي مختلف به كار رفته بود، بي نهايت رواج يافت. شايد چشمگيرترين نمونههاي كروموليتوگرافي پوسترهاي تبليغاتي يك و دو ورقي باشد كه در نيمه دوم سده نوزدهم از روي سنگهاي بزرگ ليتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترين طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفيل استينلن، آلفونس موشا و هانري دو تولوزلوترك هنرمندان فرانسوي و پيشگامان عصر طلايي پوستر بودند.
یه بسته نرم افزار اندروید هست که توسط خودم و تعدادی از اشنایان تهیه شده و کاملا تست شده تو این بسته آموزش طراحی و نقاشی همه چیز آموزش مرحله به مرحله طراحی ها و نقاشی ها مثل انواع قلب هست.گنجینه عکس و .... و آموزش قدم به قدم نقاشی کودکان و طراحی حرفه ای هست.
نوع فایل
نرم افزار های اندروید
نسخه مورد نیاز
اندروید 2.1 به بالا
حجم
31.5 مگابایت (فشرده) |+80مگابایت(عادی)
نرم افزار مورد نیاز غیر فشرده سازی در صورت نیاز در بسته قرار داده شده به نام UHARC *البته در صورت نیاز
اکسپرسیونیسم، اصطلاحی که عمدتا در هنر های تجسمی به کار می رود، عبارت از بهره گیری از کژنمایی و مبالغه برای ابراز و متجلی ساختن عواطف درونی هنرمند است. این اصطلاح، در دلالت عام و گسترده اش، می تواند به هر نوع آفرینش هنری اطلاق گردد که بیشتر بر نمایاندن احساس درونی و ذهنی تاکید ورزد تا مشاهده ی عینی و بیرونی. اکسپرسیونیسم به یک تعبیر، تحریف و اغراق آمیز کردن پیکر انسان به منظور بیان احساسات و عواطف شدید است.
اکسپرسیونیسم در عکاسی پیشینه ای طولانی دارد، مبنای بنیادین آن ارج نهادن به فردیت هنرمند و توانایی حیات درونی او است.که به گونه ای جاندار بیان بصری یافته است.اکسپرسیونیستها بر این باورند که پایه ی آفرینش هنری تجربه ی پرشور هنرمند است و بینندگان باید اثر هنری را بر اساس شدت احساساتی که در وجودشان بر می انگیزد ارزیابی کنند. تاکید آنان بیشتر بر هنرمند است تا بر جهان، و از نظر اکسپرسیونیستها ، شور و شدت بیان از صحت بازنمایی حیاتیتز و اساسی تر است.
عبارت اکسپرسیونیسم در متون مربوط به نقاشی و زیبا شناسی بیش از ادبیات عکاسی رواج دارد. بنا بر این « تصویر گرایی» در عکاسی رایج تر است. و جنبش تصویر گرایی در عکاسی در چارچوب معیار های اکسپرسیونیستی می گنجد. تصویر گرایان عکاسی را هنر قلمداد می کردند و با جهد و تلاشی سخت می کوشیدند مرتبه اش را به پای نقاشی برسانند. تصاویر تصویر گرایانه غالبا با استفاده از عدسی ملایم کننده ، کاغذ بافت دار ، دست کاری با قلم مو، روایت های تمثیلی ، لباس های مخصوص و ابزار و ادوات کمکی پدید می آمدند، و بعضی اوقات هم با چندین نگاتیو کولاژهایی تصویری به وجود می آوردند. بسیاری از تصویر گران مشخصا از نقاشیهای ترنر، ویستلر، دگا و مونه متاثر شده بودند. تصویر گرایی در اواسط دهه ی 1920 روی به انحطاط گذاشت و زیبایی شناسی « مستقیم» به میزان گسترده جایگزینش شد و آ« را تحت الشعاع خویش قرار داد، لیکن توجه نسبت به زیباشناسی و تصویر گرایانه («عکاسی دستکاری شده») بار دیگر در دهه ی 1970 ظاهر شد، و این سنت امروز هم پرتوان و سر زنده ادامه حیات می دهد.
*اکسپرسیونیسم
در شیوه های که تا کنون به آنها اشاره کرده ایم معمولاً چگونگی ترکیب رنگ تنظیم اشکال ، تناسب سطوح ، خطوط و به طور کلی جنبه های عینی و ظاهری آثار هنری رامورد توجه قرار دادهایم. در امپرسیونیسم رنگ و نور ،در نئوامپرسینیسم فرم ورنگ ، درفوویسم رنگ در کوبیسم شکلهای هندسی و تناسب آنها نقش اول را در تابلو نقاشی بازی می کنند. در همگی این شیوه ها ضبط و ثبت جلوه ها و نمودهای آنی مناظر ، ونمای ظاهری اشکال و جنبه صوری موضوعات نقاشی مورد نظر است ، که از بعضی نظرها تا حدودی با هنر یونان وروم باستان و برخی از نقاشی های دوره رونسانس مطابقت دارد در مقابل ، شیوه دیگری قرار دارد که تکیه اش بر مضامین اجتماعی و قدرت عاطفی و بیان احساسات شور انگیز است . این شیوه (( اکسپرسیونیسم )) یا حالت گراییی نامیده میشود که از غمها و مصیبتهای انسانی ، خصوصاً در دورانهای بحرانی تاریخی و سیاسی
حکایت می کند . هنر مندان بکمک این شیوه ، عواطف و احساسات درونی خود را بهنمایش در می آورند.این شیوه متعلق به اوایل قرن بیستم است ، اما هنر مندانی چون ماتیاس گرانوالد[1] آلمانی(1528-1475 م) ، پیتر بروگل[2] هلندی (1525-1569 م) و فرانسسکو گویا[3] اسپانیایی(1746-1828) نمونه هایی از هنرمندان پیشین هستند که به نوبه خود کوشیده اند تا باروش های منحصر به فرد ، مفاهیم اجتماعی را با بیانی نیرومند به معرض نمایش در آورند.از این نظر آثار آنها دارای جلوه های اکسپرسینیتی است . در هنر گوتیگ نیز پیکره ها وبنا ها دارای خصوصیتی اکسپرسیونیستی بودند . برای شناختن کامل شیوه نقاشی اکسپرسیونیسم ، باید به سراغ نقاشیهای اروپای شمالی ومرکزی برویم ، زیرا این شیوهبیشتر با روحیه مردم اروپای شمالی سازگار گردیده است . برخی اکسبرسیونیسم راعکس العملی در برابر امپرسیونیسم و شیوه های جدید تر که تاکید بر فرم و رنگ دارند،قلمداد کرده اند.هنرمندان این شیوه با تکیه بر نیروی روانی خویش و عواطف و احساست فردی ، جهانی رابه تصویر در میآورند امپرسیونیسم از آن گریزان بودند. از لحاظ تکنیک و شکل و فرم ظاهری به سختی ممکن برای اکسپرسیونیسم اصولی را مشخص کرد،تنها نکته ای که خصوصیت آن را مشخص رمی کند ،محتوا و پیامهایی است که در تابلوهای نقاشان اکسپرسیونیست وجود دراد . این شکل از هنر غالباً در مناطقی بوجود آمده که انسان به علت های مختلف دچار اضطراب و ناراحتیها و مصیبتهای گوناگون بوده است. به همین جهت در کشورهای اروپای شمالی بیش از هر جای دیگری ، این شیوه را می توان دید.در مناطق گرم استوایی ، آفریقا و کشورهایی که گرفتار محرومیتها و ستمهای اجتماعی ومبارزات سیاسی و مذهبی بودهاند، آثار هنری اکسپرسیونیستی به وفور مشاهده می شوددر همین مورد چنین میخوانیم :(... اکسپرسیونیسم زاییده موقعیتهای حساس روحی است .گوئی به هنگام بروز تحولات و انقلابهای سیاسی-اجتماعی و مذهبی تبلور می یابدو برای مثال در آثار ال گرگو و یا در نقاشیهای فرانسسکو گویا در دوران جنگ و انقلاب که منجر به سقوط استبداد مطلقه گردید، اهمیت اکسپرسیونیسم در هنر مدرن بدان جهت است که در حقیقت بیانگر صفات انسان منزوی در جامعه امروزی است . از قرن بیستم به عنوان (( قرن اضطراب )) نام برده می شود، انسان امروزی محروم و درمانده ازهر نوع پشتیبانی جامعه ، افراد و ایمان و اعتقادات مذهبی است . و برای مقابله با تحولات و تغییرات بی سابقه ، منحصراً به قدرت و اطلاعات خویش متکی است، و میکوشد تا به نحوی اظهار وجود نماید ، مانند آنچه که در آثار وان گوگ ، تحت عنوان اکسپرسیونیسم شناخته ایم . این جریانی است که هنرمند مدرن را وادار می کندتا به کمک آن ، خویشتن را از تنهایی ، ترس و اضطراب حاصل از انزوا برهاند)).[4]جایگاه اصلی اکسپرسیونیسم آلمان بود ، اما در فرانسه نیز نقاشانی به این شیوه کار میکردند . در این میان از ونسان وان گوگ هلندی ، به عنوان مکتشف و پیشرو شیوه اکسپرسیونیسم نام برده می شود. نقاشی های او در ابتدا از لحاظ تنوع رنگ کم مایه ومعمولاً سیاه و سفید بود ، اما با مهاجرت وی و تاثیر پذیری او از نقاشان امپرسیونیست رنگهای شفاف و پر فروغ جای رنگهای قبلی را در آثارش گرفتند. از آن پس وی با قلمی بی تاب ، دیوانه وار رنگها را بر روی بوم نقاشی قرار می داد . وان گوگ در این مرحله تابلوهایی بوجود آورد که رنگ در آن حکومت می کرد و از این نظر در ردیف پیشگامان فوویسم ، قرار گرفت . اما از لحاظ انتخاب مضامین و موضوعات نقاشی ،آثارش با همه نقاشان فرنسوی همزمانش متفاوت بود . موضوعات نقاشی او را اکثراً زحمتکشان و طبقاتمحروم جامعه تشکیل می دادند . آثار وی بیانگر زندگی و کار طاقت فرسای کارگران معادل زغال سنگ و نیز زندگی کشاورزان فقیر و تنگ دست محیط اطرافش می باشد .ژرژ روئو[5] (1871-1958) که یکی از نقاشان فوویست به شمار می آید ، به علت خصوصیت آثارش، چه از نظر شکل و قالب و چه از نظر محتوا و مفاهیم ، - در زمره نقاشان اکسپرسیونیست قرار می گیرد . اکثر آثار وی دارای مضامین مذهبی و اجتماعی بودند و هنر در دست او بصورت وسیلهای برای بیان عشق و علاقه اش نسبت به خدا و انسان قرار داشت.روئو در آغاز کار به مدت ده سال پنجره کلیساهای قرون وسطی را تعمیر و نقاشی می کرد . خصوصیت طراحی خشن و رنگ آمیزی شدید رنگین (ویترای) قرون وسطاییی واثرات ان ، روحیه او را سخت تحت تاثیر قرار داده بود، به نحوی که تا آخر عمر مذهبی و اجتماعی را ترک نکرد ، و در این زمینه آثاری گویا و پر محتوا بوجود آورد. از آثار معروف او تصاویری است که جهت کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو طراحی نمود . وی دراواخرعمر نقاشی شیشه های رنگین کلیساهای متعددی را به وجود آورد. نقاشیهای روئو
متشکل از خطوط سیاه وکلفت ، با رنگ های تابنده به شیوه رنگ آمیزی های نقاشان فوویست بود. او برای راحی صورتهای غمزده و هیکلهای رنج دیده ، از خطوط مبالغه آمیز و خشن استفاده می کرد ، بدین وسیله صحنه های غمناک زندگی مردم ، خصوصاً کارگران و محرومان را به نمایش در می آورد . در همان زمانی که ژرژ روئو نقاشیهای پر محتوای خود را می کشید ، نقاشان دیگر فانسه محو جلوه های ظاهری طبیعت و شیفته.
رنگهای خوشایند و ترکیب اشکال و احجام هندسی به شیوه کوبیسم و تجریدی خود بودند و ندرتاً به مضامین اجتماعی روی می اوردند. از جمله استثنائات می توانیم به اثر معروف پیکاسو به نام ((گرینا)) اشاره کنیم که از لحاظ شکل و ترکیب بندی بر اساس شیوه کوبیسم پایه ریزی شده ، ولی از نظر محتوا ، حاوی بیانی اکسپرسیونیستی است. یکی دیگر از معروفترین نقاشان اکسپرسیونیست ، ادوراد مونش[6] نروژی (1836-1944م) است که نقاشان آلمانی را تحت تاثیر قرار داد. خود او از نقاشان ((نبی)) و گوگن درسهایی گرفته، خصوصیات روحیش نیز همانند وان گوگ بود. وی به علت حوادث ناگواری که در زندگی اش رخ داد ، به صورت هنرمندی انزوا طلب و عصبی در آمد . در مورد زندگی او چنین نوشته شده است : ( ... دوران کودکی او با مرگ زود گذر مادر و رفتار مستبدانه پدر همراه بود . نوعی احساس عدم امنیت و تنزل خاطر در وی بوجود آورد.مونش همواره از مشاهده زنان محروم و مصیبت زده ، مرگ و نیروهای بنیان کن طبیعت در رنج بود ... آثار مونش دردسر و فضاحت بسیار وی به ارمغان آورد . طی سالیان دراز که او در آلمان به سر می برد ، آثارش به جرم((آثار مضر)) توسط نازیها ضبط و مصادره گردید . وی در دوران اشغال نروژ توسط آلمانیها ، در انزوا بدرود حیات گفت)). ادوارد مونش اگر چه چند سالی در کنار امپرسیونیستهای فرانسوی زندگی کرده بود اما هیچ گاه مانند آنها شیفته نمای ظاهری موضوعات و جلوه های مجرد نور و رنگ نگردید. وی همراه با قلمی تند و سریع، و با صراحت تمام مضامین اجتماعی را مصور می ساخت . در خلال سالهایی که او در آلمان به نقاشی مشغول بود گروهی را به
فروشگاه فایل کیا؛
منبع جامع انواع فایل...
چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.