یادگیری و پیشرفت
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
دیجیتال مارکتینگ
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
رشد کسب‌وکار
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
صنعت آموزش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 767
نویسنده : کیا فایل

فرمول چسب صحافی

فرمول چسب صحافی

 

فرمولاسیون تولید چسب صحافی

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: فرمول چسب صحافی , فرمول چسب , صحافی , ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 873
نویسنده : کیا فایل

صنعت بيمه

صنعت بيمه

 

بخش اول

 

بيمة آتش سوزي

قديمترين رشتة بيمه، رشتة بيمه باربري است در حالي كه بيمة آتش سوزي، به تدريج از سدة هفدهم تا نوزدهم شناخته شده است آتش سوزي بزرگ لندن در سال 1666 زماني به وقوع پيوست كه وسايل اطفاي حريق هنوز در مراحل ابتدايي بود و هيچگونه پوشش بيمة آتش سوزي درجامعه به چشم نمي خورد. نخستين ادارة آتش سوزي در انگلستان در سال 1680 تأسيس شد و متعاقب آن شركت هند اين هند[1] در سال 1696 و ادارة آتش سوزي سان[2] در سال 1710 پديد آمدند. سرانجام آتش سوزي بزرگ لندن باعث ايجاد شركت بيمة هامبرگرجنرال[3] شد كه اين شركت و شركت سان، دو شركت بيمه‌اي هستند كه هنوز وجود دارند و فعاليت مي كنند. در نتيجة وقوع انقلاب صنعتي در سدة هجدهم كه به پيدايش كارخانه‌ها، انبارها، كشتيها، ماشين آلات و غيره انجاميد، شركتهاي بيمة آتش سوزي متعددي از جمله لويدز لندن تأسيس شدند.

 

آتش سوزي بزرگ لندن

درساعت 2 بامداد يكشنبه اول سپتامبر 1666 ميلادي، در معبر باريكي كنار رودخانه تايمز، حريقي رخ داد و قير و كنف و زغال سنگ انباشته در محل، آتش را گسترش داد. سهل انگاري در مهار آتش و خاموش نكردن بهنگام آن، سبب شد كه آتش لحظه به لحظه و با سرعت دامنه پيدا كند و هر چه را در مسيرش قرار دارد بسوزاند و با خاكستر يكسان كند. هنگامي كه آتش به پل بزرگ لندن ( تنها راه عبور مردم) رسيد، بندهاي پل ازهم گسست و الوارهاي نيم سوخته و مشتعل بناها به داخل رودخانه و روي پمپهاي دستي كه تنها وسيله براي خاموش كردن آتش محسوب مي شد ريخته شد و آنها را بي استفاده ساخت. بدين قرار، مردم ناگزير شدند كه با سطلهاي پر از آب كه دست به دست مي دادند به خاموش كردن آتش مبادرت ورزند. رفته رفته كه آتش گسترش مي يافت، اضطراب مردم هم بالا مي گرفت زيرا شعله هاي آتش، به شكل امواج وسيعي، ساختمانها را گروه گروه در بر مي گرفت و باد شديد خاوري نيز باعث مي شد كه قطعات مشتعل به مسافتهاي زياد پرتاب و هر لحظه بر دامنة حريق افزوده شود؛ آتش همچنان پيش مي تاخت و مردم وحشت زده را پس مي راند. جمعيت، مبهوت و مأيوس و متوحش، هر چه از اثاث خانه كه به دستشان مي رسيد و حمل كردني بود، بر مي داشتند و به كوچه ها و خيابانها و در نهايت به صحراها مي گريختند. رود تايمز، از قايقها و كرجيها انباشته بود كه با سرعت هر چه بيشتر، رفت و آمد مي كردند و مردم و بارهايشان را به محلهاي امن مي رساندند. هر چند كه اين مكانها هم چندان امن امن نبودند و گهگاه باراني از قطعات مشتعل برسرشان مي باريد و آتش، قايقها و سرنشينان آنها را به كام خود مي كشيد و به اعماق آبها فرو مي برد.

زنهاي آبستن چندي ديده شدند كه با دلهره و تشويش بسيار از فرزند درون خود دفاع مي كردند. بچه هاي قد و نيم قد، گريان و نالان، پدر و مادر خود را با فرياد مي زدند و آنها را در ميان سيل جمعيت متراكم و پريشان و شتابان جست و جو مي كردند. بسياري از مردم كه تواني برايشان نمانده بود و طاقت اين همه فشار و دلهره را نمي آوردند، در گوشه اي افتاده بودند و لگد كوب ديگران مي شدند و جان مي سپردند؛ حيوانات سرگردان نيز از ميان جمعيت راه فرار مي جستند؛ و گاوان تنومند در حالي كه گوساله هايشان وحشت زده و ضجه كنان در پشت مي آمدند، خود را به صف آدميان مي كوبيدند.

سرانجام، پس از سه شبانه روز، بارانهاي سيل آساي فصلي به داد مردم رسيدند؛ 4360 جريب زمين سوخته و 400 كوچه وخيابان لندن فرو ريخته بود؛ 13200 ساختمان، 92 كليسا، 52 انبار بزرگ كالا و تعداد زيادي بيمارستان، كتابخانه، بناهاي دولتي و چندين دروازه و پل با خاك يكسان شده بودند؛ خسارت وارده به پول آن زمان، از 11 ميليون ليرة انگليسي تجاوز كرده بود كه به پول امروزي، متجاوز از يك ميليارد ليره مي شود.

لندن ورشكسته، ماتم زده و تقريباً خالي از سكنه شده بود و كسي گمان نمي برد روزي دوباره سراز خاك به در كند. سه ماه و نيم بعد از اين فاجعه بزرگ، مردمي كه به لندن باز مي گشتند، ديگر آثاري از مركز حصار دار شهر باقي نمانده بود. زمين هنوز از تلهاي خاك و سنگ و آهن آلات پيچ تاب خورده و سرب مذاب سرد شده پوشيده بود و هنوز در اغلب زيرزمينها، شعله و دود چشمها را مي آزرد. پس از اين بلاي عظيم، اولياي امور و صاحبان سرمايه به انديشه گران متوسل شدند تا چاره جويي كنند بلكه از نظاير اين فاجعه در آينده جلوگيري شود يا دست كم خسارت و تلفات به حداقل ممكن برسد. نتيجة بررسيهاي چندين ساله اين شد كه چون دانش زمان قادر به پيش بيني، پيشگيري و مبارزه با آتش سوزي دامنه دار نيست، چارة منحصر به فرد، « تقسيم خسارتها» بين شمار هرچه بيشتر سازمانهاي اقتصادي، صاحبان سرمايه و مردم ذي نفع است تا آتش سوزي دست كم تحمل پذير شود و خسارتهاي وارده يكباره يك سازمان اقتصادي يا يك فرد را از ميان نبرد و پس از حريق باز بتوانند به كسب و كار گذشته ادامه دهند- بدين گونه بود كه بيمة آتش سوزي پا به عرصة وجود نهاد.

حريق چيست؟

حريق عبارت است از احتراق شديد مواد سوختني يا آتشي ناخواسته و از كنترل خارج شده كه معمولاً با سرعت نور، دود و حرارت زياد توأم است. احتراق عبارت است از تركيب يك مادة سوختني با اكسيژن دو حالت دارد: احتراق آرام ( مانند اكسيده شدن مس) و احتراق شديد ( كه با حرارت دود، نور همراه است).

 

نحوة ايجاد حريق

براي ايجاد حريق سه عامل مورد نياز است:

1- مواد اشتعال پذير ( جامدات، مايعات و گازها) كه ميزان مواد اشتعال پذير در ايجاد حريق، نقش مهمي بازي مي كند.

2- اكسيژن (هوا): محيط اطراف ما پر از مواد اشعال پذير است. اكسيژن هوا نيز به اندازة كافي يافت مي شود و براي آغاز آتش سوزي عامل ديگري نيز مورد نياز است.

3- انرژي آتشزنه : اين انرژي مي تواند با افزايش دما توليد شود. انرژي مورد لزوم براي آغاز آتش سوزي مي تواند بسيار كم و كوچك باشد و آتش سوزي براثر به وجود آمدن اين انرژي به راحتي انجام مي گيرد. موارد زير، انرژي مورد لزوم براي آغاز آتش سوزي را فراهم مي آورند:

- ايجاد آتشزنه به طور مستقيم (‌زدن كبريت)

- افزايش حرارت

- آتش سوزي خود به خود

- انفجار

- جرقة الكتريكي

- واكنش شيميايي

- متمركز كردن نور در يك نقطه با استفاده از عدسي

مثلث حريق

براي اينكه حريقي اتفاق افتد، وجود سه عامل ضروري است: سوخت، حرارت و اكسيژن، كه اينها را مثلث حريق مي نامند. چنانچه يكي از اين عوامل برداشته شود، حريق خود به خود از بين مي رود. از بين بردن حرارت يا سرد كردن حريق معمولاً با آب انجام مي شود كه بسيار موثر و در عين حال كم خرج است و در مورد اطفاي حريق جامدات، بهترين وسيله به شمار مي آيد.

براي از بين بردن سوخت بايد آنرا از حريق جدا كرد. در خصوص جامدات سوختني، بدين گونه عمل مي كنيم كه آنها را كه هنوز شعله ور نشده اند، يا روي زمين پخش هستند، يا در ظروف درباز مشتعل، با كف شيميايي يا فيزيكي كه سراسر مايع را فرا گيرد، مي پوشانيم به طوري كه مانع رسيدن هوا يا اكسيژن به آن شويم. در حقيقت سوخت را از حريق جدا مي كنيم و اين خود طريقة ديگري از خاموش كردن است كه بيشتر « خفه كردن» گويند.

با پودرهاي شيميايي، مايعات و گازهاي خاموش كنندة سنگين تر از هوا كه با فشار روي مواد مشتعل پراكنده مي شوند، در حقيقت اكسيژن را دور مي سازند تا حريق خاموش شود. حتي اگر درصد اكسيژن هوا بر اثر اختلاط با گازهاي خنثي از حد معيني كمتر شود خودبه خود حريق خاموش مي گردد. آنچه گفته شد، كلي بود و در موارد ديگر، راههاي ديگري دارد. مثلاً آب يا كف، حريقهاي الكتريكي را با آب خاموش نمي كنند. در اين مورد در مرحلة نخست بايد جريان برق را قطع كرد و گرنه خطر برق گرفتگي نيز اضافه مي شود.

در انتشارات سازمان بين المللي دفاع غير نظامي، تئوري و اسلوب ديگري به شرح زير قابل شده اند:

آتش بر اثر شعله به صورت حريق در مي آيد و اين پرتوافكني شعله است كه وحشت زاست و عامل انتشار و توسعة حريق به شمار مي رود و در عين حال مانع دستيابي به كانون اصلي حريق و خاموش كردن آن مي شود. پس مثلث حريق درون دايرة شعله قرار مي گيرد و براي خاموش كردن حريق ابتدا بايد شعله را از بين برد، سپس براساس نوع آتش، به شيوة خاص اطفاي حريق پرداخت. چون شعله از يك سو، تظاهرات مرئي اكسيداسيون گاز سوخت است و از ديگر سو، هر نوع مادة احتراق پذير حتي جامدات ابتدا به صورت گاز در مي آيد لذا مي توان گفت كه در اطفاي حريق هرگونه آتش سوزي، نخست بايد به مبارزه با آتش گاز(شعله) پرداخت. براي اين مبارزه، به طوري كه تجربيات ساليان دراز كشورهاي پيشرفته نشان مي دهد، هيچ وسيله اي بهتر از پودر ويژة شيميايي نيست.

تعريف آتش سوزي

آتش سوزي عبارت از آتشي است كه يا از يك منبع حرارتي كنترل ناپذير سرچشمه گرفته يا منبع حرارتي معين كنترل شده اي را ترك كرده و با نيروي حرارتي خود گسترش و توسع يافته باشد ( آتش خسارت زننده).

 

 

قرارداد بيمة آتش سوزي

قرارداد بيمة آتش سوزي توافقي است بين بيمه‌گذار از يك سو، و بيمه‌گر از ديگرسو كه به صورت بيمه نامه، متجلي مي شود. بدين قرار كه بيمه‌گر در مقابل دريافت وجهي كه حق بيمه ناميده مي شود، متعهد مي گردد كه زيانهاي مالي بيمه‌گذار را براي اموال بخصوصي كه مشخص گرديده و اموال بيمه شده ناميده مي شود، در مدت معين بر اثر خطر آتش سوزي يا خطرهاي ديگر كه بيمه شده اند جبران كند. تعهد بيمه‌گر محدود به مبلغي است كه به آن مبلغ بيمه شده اطلاق مي شود. از ضروريات بيمة آتش سوزي آن است كه بين بيمه‌گذار و بيمه‌گر بايد پيشنهاد و قبولي قطعي رد و بدل شود. همچنين نفع بيمه پذير بيمه‌گذار قانوني باشد و بيمه‌گذار كلية اطلاعات خود را براي ارزيابي خطر در اختيار بيمه‌گر قرار دهد و از اظهارات خلاف واقع بپرهيزد.

اصول قرارداد بيمة‌ آتش سوزي

- ايجاد و قبول: بايد ايجاب و قبول طرفين قرارداد ( بيمه‌گر و بيمه‌گذار) به طور قطعي و

[1]- Hend in Hand

[2]- Sun Fire office

 

[3]- Hamburger General – Feuer Cassa

 

 

 

برای دانلود کامل ابتدا خرید کنید.شامل ورد 217صفحه ای میباشد.

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: بیمه , نعت بیمه ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 608
نویسنده : کیا فایل

سنجش تأثير اجراي سيستم پنج اس (5S) بر بهره‌وري شركتهاي تحت پوشش ايران خودرو

سنجش تأثير اجراي سيستم پنج اس (5S) بر بهره‌وري شركتهاي تحت پوشش ايران خودرو

 

 

موضوع:

سنجش تأثير اجراي سيستم پنج اس (5S) بر بهره‌وري شركتهاي تحت پوشش ايران خودرو

 

-1 مقدمه:

در روند پرشتاب توسعة اقتصادي، توجه به بهبود در مؤسسات توليدي و اقتصادي رو به فزوني است و هر تشكلي كه خواهان ادامة ‌حيات و حضور در عرصه‌هاي رقابتي باشد ناگزير از برنامه‌ريزي براي بهبود مستمر بهره‌وري است. به تبع اين امر، درك صحيح نيازها، استقرار و ايجاد سيستم‌ها و استفاده بهينه مداوم از آنها، سه گام اصلي در تحقق اوليه بهبود بهره‌برداري بهينه و استفاده صحيح از امكانات و توانايي‌هاي موجود است.

رسالت خطير مديريت به عنوان در اختيار دارندة‌ اصلي منابع، به اجرا درآوردن مراحل علمي بهبود است. در قدم اوليه آموزش مفاهيم علمي و كارشناسي متناسب با نيازها به طور يكپارچه به عنوان اصل اول و مهم اين برنامه‌ريزي تلقي مي‌شود و در حقيقت مي‌توان آن را به عنوان حلقة مفقوده‌اي در نظر گرفت كه نقشي كليدي ايفا مي‌كند و از عمده‌ترين ابزارهاي مورد نياز براي هدايت امر بهبود بهره‌وري در مجاري صحيح است.

علي الاصول وظيفه سخت سازگار كردن شرايط مجموعه كاري با امكانات و محدوديت‌هاي دروني و بيروني به عهده مديريت است و او بايد خواهان دستيابي به بهترين شكل بهره‌برداري از منابع و كنترل مصرف باشد. بنابراين فراگيري صحيح مفاهيم بهره‌وري و تكميل سطح آن مي‌تواند به توسعة بينش و دانش مديران حال و آينده ياري رساند و با تجديد قواي ذهني، خوني تازه در رگهاي مجموعه جاري سازد. طبق بررسي‌هاي به عمل آمده 75 درصد راه‌حل‌ها در به كارگيري هر يك از عوامل: سرمايه، كار، مواد اوليه و فن‌آوري به مديريت برمي‌گردد؛ چرا كه اگر به طور مديريت براي استقرار استاندارد توجيه شده و بينش داشته باشد. 85 درصد كار انجام گرفته است. [1]

آگاهي و بينش مديراين در سطوح مختلف به كمك آموزش فراگير و منسجم مفاهيم بهره‌وري بطور جامع ارتقاء مي‌يابد و به تبع آن، شفافيت ذهنيت ها حاصل مي شود. فنون جديد و طرح‌هاي نو، بهبود بهره‌وري، كيفيت و … نمي‌توانند بدون اطلاعات نوين تداومي مستمر داشته باشند.

2-1 بيان ضرورت تحقيق:

هر شركت براي حركت در جهت بهبود بهره‌وري و كيفيت، ناگزير بايد به اقداماتي اساسي دست زند. يكي از اين اقدامام پنج اس مي‌باشد، يعني فعالتيهايي كه هدف از آنها مرتب كردن، پاكيزه ساختن و سامان دادن محل كار و ايجاد و حفظ شرايط استاندارد و انضباط لازم براي انجام بهينة كارهاست.

نام پنج‌اس از اولين حروف واژه‌هاي ژاپني سازمانهاي (سئي ري Sein) نظم و ترتيب (سئي تون Seiton)، پاكيزه سازي (سئي سو Seiso)، استاندارد سازي (سئي كتسو Seiketsu) و انضباط (شيتسوكه Shitsuke) گرفته شده است. به كارگيري اين پنج‌اس در تمامي سطوح شركت مي‌تواند نتايجي بسيار چشمگير به همراه داشته باشد كه از آن جمله مي‌توان به پيشگيري از حوادث، كاهش ميزان وقفة كاري، تقويت كنترل عملي فرآيندها و ايجاد جوي سالمتر در محيط كار اشاره نمود.

نكته قابل ذكر اين است كه مي توان روشهايي چون سيستم پيشنهادات (SS) ،‌ داوير كنترل كيفيت (QCC ،‌ مديريت كيفيت جامع (TQM) را از جمله روشهاي ارتقا دهنده بهره‌وري به شمار آورد.[2] تجربه نشان داده است كه به منظور اجراي موفق روشهاي مذكور بهتراست ابتدا روش پنج‌اس اجرا شود.

لازم به توضيح است كه به منظور اجراي صحيح روش پنج‌اس مشاركت تمام كاركنان لازم است و مي‌توان گفت فعاليت پنج‌اس بين مديران و كاركنان مشترك است.

 

نمودار (1-1) رابطة بين رويكردهاي مديريت نوين و سيستم 5S (منبع، همان).

 

3-1 موضوع تحقيق

در ادبيات اقتصادي مطالب فراواني در خصوص ارتباط رشد بهره وري با رشد 2 اقتصادي عنوان شده است. در بسياري از اين موارد تأكيد مي‌گردد كه رشد اقتصادي به زودي كند خواهد شد مگر اينكه بار شد بهره‌وري همراه باشد و همچنين توجه داده شده است كه تداوم رشد بهره‌وري نيز بدون اتخاذ سياستهايي مناسب امكان‌پذير نخواهد بود. از اين رو سياستگذاران و برنامه‌ريزان اقتصادي در تدوين برنامه هاي رشد اقتصادي به امر ارتقاي بهره‌وري توجه خاصي مبذول مي‌دارند.

در برنامه‌هاي اول و دوم توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران همواره از بخش صنعت به عنوان محور توسعه نام برده شده و رشد آن به عنوان هدف اصلي برنامه مورد توجه قرار گرفته است. مطابق آمار و اطلاعات موجود در كشور، متوسط رشد سالانه شاخص بهر‌ه‌وري نيروي كار در بخش صنعت و طي دوره 76-1365، برابر با 1/1 درصد بوده است.[3]اين رشد در مقايسه با بسياري از كشورهاي كه كم و بيش داراي شرايط اقتصادي و مشابهي با ايران هستند. به مراتب پايين‌تر است. در حركت بهبود بهره‌وري كشور گام نخست شناسايي عوامل مؤثر بر بهره‌وري است سپس با تنظيم برنامه‌هاي اصلاحي و اجراي آن به نحو شايسته مي‌توان موجبات ارتقاي بهره‌وري را فراهم آورد.

4-1- بهره‌وري در ايران:

در دنياي امروز بهره‌گيري مناسب و مطلوب از منابع ملي يكي از مهمترين اهداف اقتصادي و اجتماعي دولتهاست،‌ براي دستيابي به اين اهداف، تلاشهاي گسترده‌اي تحت عنوان ارتقاء بهره‌وري صورت گرفته است. به زبان ساده بهره‌وري يعني استفاده بهينه ازمنابع و امكانات . اين مفهوم در گسترده وسيعي از فعاليتهاي سازمان قابل بكارگيري است. به اين جهت شاخصهاي متنوعي در زمينه‌هاي مختلف سازماني طراحي شده است. اما انتخاب،‌ اولويت بندي و پرداختن به اين شاخص‌ها و زمينه‌هاي مورد بررسي آنها تابع شرايط اقتصادي و اجتماعي محيطي است كه بنگاه اقتصادي در آن فعاليت مي‌نمايد. در برخي كشورهاي صنعتي ممكن است به واسطه هزينه سنگين نيروي كار و تأمين انرژي ، اولويت با شاخصهايي باشد كه به اين موارد مي‌پردازند. اما در حال حاضر شرايط كاملاً متفاوتي بر ايران حاكم است. انرژي ارزان و فراوان و نيروي كار كم هزينه در يك طرف و وابستگي ارزي و تحمل هزينه‌هاي سنگين جهت واردات تجهيزات از طرف ديگر را مي‌توان جزء ويژگي‌هاي كنوني ايران به شمار آورد. اين موارد توجه به تمركز به شاخص‌هاي بهره‌وري سرمايه را از اولويت ويژه‌اي برخوردار مي‌كند. يعني ضروري است تلاشهاي گسترده‌‌اي در جهت بهبود بيشتر بهره‌وري سرمايه در كشور صورت پذيرد. نيروي كار از ديگر منابع مهمي است كه در سازمان بايد مورد توجه قرار گيرد. پرداختن به آموزش و مهارتهاي فني و هماهنگي آن با فن آوري موجود، نظم و انضباط فردي و گروهي،‌ رعايت بهداشت و نظافت در محيط كار، ايمني كار، رفع نيازهاي معيشتي،…. از موضوعات قابل طرح در اين مقوله است.

سازمان ملي بهره‌وري ايران، بهره‌وري را تركيبي از كارآيي يعني درست انجام دادن كار و اثر بخشي يعني انجام دادن كار درست مي‌داند و به طور مختصر بهره‌وري را «درست انجام دادن كار درست» تعريف مي كند. البته تعريف جامع بهره‌وري كه مقبول كارشناسان اين سازمان قرار دارد، چنين است: بهره‌وري معيار ارزيابي فعاليتها در بخشهاي اقتصادي و اجتماعي است كه با نسبت مطلوبيتهاي حاصل (ستاده‌ها) بر منابع و آنچه كه براي حصول آن به كار رفته است(داده‌ها) نشان داده مي‌شود.[4]

5-1- لزوم توجه به بهره‌وري در ايران:

امروزه با كمرنگ شدن مرزهاي اقتصادي، رقابت در صحنه جهاني، ابعاد ديگري يافته و تلاش براي بهبود بهره‌وري پايه اصلي اين رقابت را تشكيل مي‌دهد. اگر چه بهبود بهره‌وري بر اساس اصل عقلانيت اقتصادي همواره بايد مورد توجه باشد، ليكن به جهت اين كه بهبود بهره‌وري، بالفعل كردن توان بالقوه است، از اين رو به يك محرك نياز دارد كه مناسبترين محرك، رقابت در صحنه داخلي و بازارهاي بين المللي است. ارتقاي بهره‌وري موجب پيشرفت و توسعه يافتگي گرديده و بسياري از كشورها جهت اشاعه نگرش بهره‌وري و تعميم به كارگيري فنون و روشهاي بهبود آن، سرمايه‌گذاري‌هاي زيادي انجام مي‌دهند.

بررسي عملكرد كشورهايي كه طي ساليان اخير رشد اقتصاد چشمگير داشته‌اند. حكايت از آن دارد كه اكثر اين كشورها رشد خود را مديون افزايش بهره‌وري هستند و سهم ديگر موارد مؤثر در مقايسه با سهم ارتقاي بهره‌وري در ايجاد اين رشد، اندك بوده است. به طور مثال در سال 1996 حدود 67 درصد رشد اقتصادي مالزي مربوط به بهره‌وري و 33 درصد باقيمانده مربوط به افزايش اشتغال است.

با توجه به نوسانات شديد در آمد ارزي كشور طي ساليان اخير از بابت صادرات نفت خام و ديگر فرآورده‌هاي نفتي و همچنين صادرات غيرنفتي كه به طور مداوم داراي افت و خيز مي‌باشد و همين طور پيش بيني تداوم آنها در سالهاي آينده،‌ ايجاد اشتغال براي نيروي كار جوان كشور از طريق سرمايه‌گذاري‌هاي جديد،‌ با محدوديتهايي مواجه است. جهت جبران آن لازم است با بهبود كيفيت نيروي كار از طريق افزايش سطح دانش و مهارت بهره‌وري نيروي كار ارتقاء يافته و بدين ترتيب نيروي انساني به سرمايه انساني تبديل شود. بنابرين در سال‌هاي آتي رشد اقتصادي كشور در گرو افزايش بهره‌وري خواهد بود. همانگونه كه استنباط مي‌شود. در شرايط فعلي كشور افزايش بهره‌وري از يك اننخاب فراتر رفته و به يك ضرورت تغيير شكل مي‌يابد.

6-1- سازمان بهره‌وري ملي ايران[5]

چنانچه بخواهيم به تاريخچة و سير تحولات جايگاه سازمان بهره‌وري بپردازيم، بايد گفت پس از تشكيل سازمان بهره‌وري آسيا A.P.O در سال 1961 توسط تعدادي از كشورهاي آسيايي، ايران در سال 1965 به آن پيوست. البته پس از پيروزي انقلاب اسلامي عضويت كشور ما در اين سازمان به حال تعليق درآمد. ولي در سال 1366 با تلاشهاي مجدانه وزارت صنايع سنگين وقت و تصويب مجلس شوراي اسلامي، ايران مجدداً به عضويت سازمان بهره‌وري آسيايي درآمد. در سال 72 به عنوان زمينه‌ساز تشديد حركت بهره‌وري در كشور، ‌بهره‌وري ملي ايران به عنوان يكي از توابع سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران تأسيس گرديد. در ادامه و در سال 1377 با تغيير اساسنامه، اين سازمان از وزارت صنايع سنگين منفك و به سازمان امور اداري و استخدامي كشور ملحق گرديد تا نقش فرابخشي آن مورد تأكيد قرار دارد و اصول راهبردي آن به شرح زير مورد تجديد نظر قرار گرفته است.

الف) مديريت هر دستگاه مسئول ارتقاي بهره‌وري در آن دستگاه است.

ب) سازمان سياستهاي ارتقاي بهره‌وري در سطح ملي در تعيين و به مراجع ذيربط پيشنهاد مي‌كند.

ج) سازمان اجراي سياستهاي ارتقاي بهره‌وري در سطح ملي را پيگيري مي‌كند.

 

[1] نشريه تخصصي مديريت بهره‌وري.

[2]Suggextion System (SS) Quality control circles (QCC) Total Quality Management (TQM)Total prevent & Maintainance (TPM) just in Time (JIT).

[3] گزارشات موجود در سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، دفتر اقتصاد كلان.

[4] به نقل از بروشور سازمان.

[5] به نقل از بروشور سازمان بهره‌وري ملي ايران و مصاحبه با كارشناسان آن سازمان

 

شامل ورد 148صفحه ای میباشد برای دانلود کامل ابتدا خرید کنید.

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: ایران خودرو , سیستم پنج اس , 5S , ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 713
نویسنده : کیا فایل

شیشه گری

شیشه گری

 

شیشه گری

 

تاریخچه

منابع بسیاری شروع شیشه گری را از حدود سال 2000 ق.م. تخمین زده اند اما تاریخ شناسان در این مورد اختلاف نظر دارند.

بدون شک رومی ها و مصری ها بهترین و پیشرفته ترین شیشه گران عصر خود بوده اند. نمونه های بسیاری از این آثار در موزه های دنیا نگهداری می شود بعنوان مثال در موزه کورنینگ نیویورک قطعات با ارزشی از آثار شیشه مذاب موجود است، که تصاویر آنها در صفحات بعد آمده است.با بررسی این اشیاء اطلاعاتی در مورد روند ساخت شیشه مذاب بدست آمده است. اشیایی مانند کاسه هایی با فرم های پیچیده، جواهرات، و کاشی های تزئینی دیواری که تقریباً در سالهای 1500 ق.م. تا 500 بعد از میلاد ساخته شده است. لیکن بعد از این تاریخ یعنی 500 بعد از میلاد هیچ اثری از آنها یافت نشده است. مشخص نیست بعد از این تاریخ چه برسر آن آمد.

شاید این سئوال را بتوان اینطور پاسخ داد که پس از آن روش شیشه فوتی روش سریع و مطلوب فرم دهی شیشه شد. به نظر می رسد از سالهای 500 بعد از میلاد تا اوائل 1900 عاری از هرگونه اثر شیشه مذاب بوده است. البته باستثنای کارهایی که به روش ذوب شیشه خرده در قالب( Pate de verve ) انجام می شده که در دوره Art [1]Nouveaou بسیار کاربرد داشته است. آثار <<هنری گراس>>، نمونه خوبی از این روش در سالهای 1880 تا 1920 بوده است. هنرمندان شیشه فوتی در دوره های اولیه از بعضی تکنیک های شیشه مذاب نیز برای ایجاد طرح روی آثار خود استفاده می کردند با این وجود فعالیت اصلی آنها در جهت بهبود روش فوق برای بازار در حال رشد شیشه بود.

با درنظر گرفتن موارد فوق قابل در ک است که برای احیای دوباره شیشه مذاب زمان طولانی صرف شده است.

تکنولوژی شیشه بهترین دوران رشد و ترقی خود را در طول دوره رنسانس اروپا و همچنین بعد از آن طی کرد. ولی به دلایلی آنطور که انتظار می رفت ،روش ساخت شیشه مذاب تولد دوباره ای در این دوران طلایی نداشت. در این دوران به این روش کم توجهی یا حتی از آن چشم پوشی شد. در دوران معاصر نیز این روش از رشدی که سایر روشهای فرم دهی شیشه داشته، محروم بوده است.

هرچند هزاره اول تاریخ 4 هزارساله شیشه گری از آثار بجامانده غنی بوده است ،ولی بنظر می رسد در 2000 ساله بعدی در این زمینه کار نشده است.« ال. سی.تیفانی» در شاهکارهای خود از این هنر استفاده کرده است. او در اثار خویش از نوارهای با این روش برروی سطوحی که بصورت شیشه فوتی آماده می شد، استفاده می کرد. همچنین از تکه های دمیده شده که وسیله تکنیک Slump به صورت تخت درآمده اند و سطح هایی بافت دار یا نقش دارند، استفاده می کرد.

از حدود سالهای 1935 لعاب شیشه ای، روش Slump و برحسب اتفاق شیشه مذاب دوباره ظاهر شد.

در آن دوران انواع مختلفی از شیشه در دسترس بود. از شیشه های جام ارزان قیمت گرفته تا بطریهای شیشه ای رنگی این روش دوباره فرم دهی شیشه در یک سری گروههای کوچک در نواحی از آمریکا گسترش پیدا کرد، لیکن در ابتدا درک تکنولوژی شیشه و دانش نحوه استفاده از شیشه در رأس این فعالیت ها نبود.

 

آثار معاصر

دسترسی به دانش روز و آزادی هنرمندان در این روش کار، پیشرفت سریعی در آن ایجاد کرده است. هنرمندان امروزه آثاری پویا، پیچیده و نو خلق می کنند.

در سال 1940« مایکل و فرانسیس هیگن» از معدود هنرمندانی بودند که فرم دادن شیشه های تخت و آثار فیوز و لعاب شیشه ای را برای امرار معاش خود برگزیدند.

« کی کینی» در سال 1963 کتابی با عنوان«glass craffs » نوشت که حاصل تجربه های شخصی او در مورد کار با شیشه های تخت و فرم دهی آنها بود. علاقه و ذوق وافر او در مورد کار با شیشه های مذاب و قالب ریزی ، نکات روشنی را برای حرکت شیشه گری در سالهای اولیه دهه 60 آشکار کرد.

هنرمند دیگری که بعنوان یکی از تأثیرگذاران در رشد شیشه مذاب به حساب می آید« هریت اندرسون» بود. در سال 1981 او دوره ای در مورد شیشه نزد« مورتیس هینن» در موسسه تکنولوژی روچستر گذراند که او را به ترک رشته خود یعنی نساجی و جستجو مطالعه در زمینه شیشه گرم و کوره ای ترغیب کرد.

نتایج آزمایشات بسیار و تحقیقات به دقت ثبت شده در طول سالها او را برای چاپ کتابی به نام <<Kiln Fired glass>> یاری کرد.

دستیابی به آثار قابل استفاده شیشه فیوز یا لعاب شده همیشه مشکلی برای هنرجویان مبتدی بوده است. آنها برای ساخت و هم جوشی شیشه های رنگی دچار مشکل می شوند و در نتیجه آثار خود را روی شیشه های رنگی محدودی متمرکز می کنند، یا اینکه از لعاب فریت روی شیشه های جام استفاده می کنند.

جمع آوری آنینک در سال 1995 باعث رواج دوباره شیشه خانه بندی یا Stained شد. شهرهای مانند دنور، کلورادو تبدیل به مرکزی برای تجارت شیشه های این کار شد، که از پنجره های خانه های قدیمی در سواحل شرقی بدست می آمد. تقاضا برای خرید این نوع کار موجب تولید دوباره طرح های قدیمی، با تکنیک های معاصر و نو در آتلیه ها و کارگاه ها شد.

رشد کارگاهی تولید شیشه خانه بندی بوسیله تولیدات جدید کارخانجات شیشه که با این نوع تولید همآهنگ شد، امکان پذیر گشت و برای اولین بار شیشه به دور از مصارف صنعتی تولید شد. تولید شیشه در انواع مختلف به مقدار کم به کارخانجات اجازه پاسخگویی به نیاز مصرف کنندگان را داد. بازار درحال توسعه و شیشه های جدید محرکی قوی برای هنرمندان این رشته بود.

شیشه استین مدرن که با تقلید روش های سنتی به حرکت درآمده بود به یک هنر بسیار گسترده تبدیل شد. تکنیک های مختلف قدیمی با اسلوبی معاصر با موفقیت انجام شد. خارج از این تلاش وسیع شاهد شروع دوباره دوره جدید شیشه فیوز هستیم نخستین دوره جدید در تاریخ 2000 ساله فرم دهی شیشه .

« مواد لازم و ابزار»

امروزه هر کسی که بخواهد با تهیه لوازم اصلی فیوز این کار را شروع کند. حتی کسانی که به صورت سرگرمی کارهایی دستی انجام می دهند

می توانند با یک سرمایه گذارری کوچک بروی 4 مورد اصلی کار را شروع کنند. این چهار مورد عبارتند از:

1- کوره 2- طبقات کوره 3- جداکننده( بتونه) 4- دستکش نسوز

اصلی ترین بخش این فرآیند کوره است این کوره می تواند یک کوره قدیمی سفال یا یک کوره مدرن باشد. تفاوت کوره شیشه و کوره سفال در محل استقرار المنت های آن است. در کوره شیشه، المنت ها در روی سقف یا روی در آن قرار دارند. این نحوه قرارگیری به دلیل پخش مساوی حرارت برروی سطوح شیشه است اما در کوره سفال المنت ها در دیوارهای کوره تعبیه شده این تفاوت در جایگاه المنت ها باعث تفاوت در سیکل حرارتی و شیوه حرارت دادن نیز می شود.

مورد مهم بعدی طبقه کوره است که شیشه های موردنظر روی آن قرار می گیرند. این طبقات می توانند جنس های مختلفی داشته باشند. طبقات سفالی یا طبقات سیلیکون کارباید بیشتر مورد استفاده هستند. طبقات سیلیکونی سریعتراز طبقات سفالی سرد می شوند و به همین دلیل باعث توزیع یکسان دما در سطح زیرین وسطح رویی شیشه می شوند.

مسئله مهم در مورد طبقات صاف و هموار بودن سطح آن است، در عین حال باندازه کافی بایستی برای پذیرش جداکننده زبر باشد. صنعگترانی که قطعات بزرگتر می سازند بنا به نیاز خود از طبقات سبک با عایق بندی مارینیت استفاده می کنند.

مورد سوم یک جداکننده خوب است.این مسئله بسیار مهم است که از چسبیدن شیشه به سطح طبقه در دماهای بالا جلوگیری شود. بیشتر جداکننده ها در دماهای پائین مانند بهتر عمل می کنند ولی برخی اوقات به دماهای بالاتر مثلاً 926 تا 565 c نیز می رسد که در این دما بیشتر جداکننده ها عمل نکرده و به شیشه می چسبند و این مسأله سبب مات شدن سطح شیشه می شود.

جداکننده های بسیار خوبی در بازار موجود است مانند hotline که مخصوص شیشه ساخته شده است .مواد اصلی این جداکننده ها هیدرات آلومینا 40%-60% و کائولین خالص 40%-60% و کربنات کلسیم با کربن در یک محلول سوسپانسیون مثل صمغ و بنتونیت است.

این جداکننده ها به علت دارا بودن حالت سوسپانسیون مخلوط کردن آن راحت تر و سریعتر است و دیرتر ته نشین می شود. این مسئله باعث پوشش یکسان سطح می شود. به عبارت دیگر یک جداکننده باید به صورت خیس ومرطوب روی سطح طبقه استفاده شود نه به صورت گرد. این کار باعث صدمه به سطح کار می شود.

چهارمین بخش مهم دستکش ها هستند. دستکش های نسوز بخش بسیار مهم و ضروری این کار بحساب میآید. زیرا بدون دستکش بخش مهمی از زمان شما صرف درمان سوختگی های درجه سه خواهد شد.

سایر موارد مورد استفاده:

علاوه بر مواردی که گفته شد موارد دیگری هستند که به اینکار ابعاد خلاقانه می دهند مانند لعاب ،ورق فیبری، مینا( لعاب فلزی)، لاستر

لعاب ازشیشه های خردشده با دمای ذوب پائین( با سرب یا بدون سرب) ساخته شده است برای مصرف لعاب از روغن مخصوص چاپ و اسپری استفاده می شود. وسیله و نحوه استفاده از لعاب در نتیجه کار تأثیر مستقیم دارد.

ضریب انبساط، دمای پخت، ماندگاری شیمیایی، فاکتورهایی هستند که در فرمول لعاب لحاظ شده اند. مواردی که برای انتخاب لعاب باید در نظر گرفته شود عبارتند از: غلظت لعاب، زمان خشک شدن و چسبندگی.

هنرمندان دلایل خوبی برای استفاده از لعاب روی شیشه دارند. با این کار نیازی به تمیزکردن بسیار دقیق قبل از پخت نیست ،از بلوری شدن جلوگیری می کند و آثار بد اثر انگشت روی شیشه را نیز از بین می برد. ضمناً برای آن دسته از شیشه هایی که بعد از پخت درخشش خود را از دست می دهند باعث درخشش بعد از پخت می شود. مهمتر از همه اینکه در صورت کنترل صحیح لعاب امکان طراحی بوجود می آید.

 

[1]- Art Nouveaou

 

برای دانلود تحقیق 53صفحه ای ابتدا خرید کنید.

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: شیشه گری , صنعت شیشه گری , ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 612
نویسنده : کیا فایل

موقعيت نفت و گاز کشور در بازارهاي نفت و گاز جهان

موقعيت نفت و گاز کشور در بازارهاي نفت و گاز جهان

 

موقعيت نفت و گاز کشور در بازارهاي نفت و گاز جهان

 

  1. ميزان ذخاير بالفعل و بالقوه نفت خام کشور و تاثير تزريق گاز بر آنها

ميزان ذخاير« نفت خام در جاي» کشور حدود 450 ميليارد بشکه تخمين زده مي شود. از اين ميزان، تا پايان سال 1380 جمعاً حدود 54 ميليارد بشکه از مناطق خشکي و دريايي برداشت شده است.

ميزان ذخاير بالفعل نفت خام کشور با توجه به ذخاير کشف شده جديد، حدود 37 ميليارد بشکه است. اين رقم بر اساس گزارش هاي ارائه شده از مناطق خشکي و اطلاعات نگارنده از مناطق دريايي است. ارقام رسمي ارائه شده با توجه به حجم ميعانات گازي و حجم نفت خام بالقوه از حدود 92 ميليارد بشکه تا 130 ميليارد بشکه بوده است.

ميزان ذخاير بالقوه نفت خام ( برداشت ثانويه) کشور حدود 50 ميليارد بشکه است. اين رقم، حدود 5 ميليارد بشکه نفت قابل بهره برداري- که در 50 تاقديس شناخته شده کوچک، واقع شده است ـ را شامل مي­شود که هنوز حفاري اکتشافي در آنها شروع نشده است؛ 45 ميليارد بشکه ديگر نيز در مخازن نفتي شناخته شده واقع شده است.

تنها راه بالفعل نمودن حدود 45 ميليارد بشکه نفت موجود در مخازن ايران، تزريق گاز به ميزان لازم و کافي در آنهاست. ميزان گاز مورد نياز جهت تزريق در اين مخازن به منظور بالفعل نمودن اين ذخاير، حدود 20 ميليارد پاي مکعب در روز است. چنين حجمي از گاز مورد نياز را مي توان از ذخاير پارس جنوبي، پارس شمالي ( مخازن گاز کشف شده G و F واقع در خليج فارس)، گازهاي همراه که قسمت اعظم آن سوخته مي شود و ساير مخازن گاز ايران تامين نمود. بر اساس محسبات مهندسي مخازن انجام شده قبل و بعد از انقلاب، به ازاي تزريق 5/2 تا 4 هزار پاي مکعب گاز مي توان يک بشکه نفت اضافي از مخازن نفتي ايران به دست آورد.

بنابراين اگر قيمت نفت را حدود 24 دلار براي هر بشکه فرض نماييم « قيمت سايه اي» هزار پاي مکعب گاز، حدود 6 تا 10 دلار است. قيمت گاز صادراتي ايران به ترکيه بر اساس قيمت نفت 24 دلار، کمتر از 3 دلار براي هر هزار پاي مکعب در نظر گرفته شده است، ضمن آنکه فاصله آن حدود 1000 کيلومتر دورتر از محل تزريق است. علاوه بر اين، بايد به اين نکته توجه کرد که گاز تزريقي براي نسل هاي آينده باقي خواهد ماند.

ملاحظه مي شود که تزريق گاز در مخازن نفتي، با صرفه ترين نحوه استفاده از آن است. در عين حال، اين روش از نظر اصول، تنها راه صيانت از مخازن نفتي و تبديل نفت بالقوه به نفت بالفعل براي نسل­هاي آينده کشور است.

 

  1. سياستهاي تزريق گاز و مقايسه­اي از ذخاير نفت و گاز ايران با ذخاير نفت عربستان

ذخاير واقعي نفت عربستان حدود 200 ميليارد بشکه است، در حالي که ذخاير نفت و گاز ايران 37 ميليارد بشکه نفت بالفعل و 50 ميليارد نفت بالقوه و حدود 800 تريليون پاي مکعب گاز را شامل مي­شود. در نتيجه، مجموع حجم نفت و گاز ايران حدود 220=133+37+50 ميليارد بشکه ( معادل نفت خام) است. در صورتي که فرض شود ايران روزانه به طور متوسط 5/3 ميليارد بشکه نفت و عربستان به طور متوسط روزانه حدود 10 ميليون بشکه نفت بهره­برداري مي کند در نتيجه در 15 سال آينده، ذخاير نفت ايران در حدود 201=19-220 ميليارد بشکه و ذخاير نفت عربستان حدود 145=55-200 ميليارد بشکه خواهد بود.

ملاحضه مي شود که در 15 سال آينده، ايران در مقام اول و عربستان در مقام دوم از نظر ذخاير نفت و گاز در خاورميانه خواهند بود. لازم به تذکر است ذخاير گازي که احتمالاً در عربستان در فرايند اکتشاف توليد خواهد شد، به مصارف داخلي، شامل توليد برق و تهيه آب آشاميدني ( شيرين سازي آب) خواهد رسيد. ايران نيز امکان کشف ذخاير گازي جديد را داراست.

اعتبار سياسي در منطقه بدون امکانات و توانايي اقتصادي ممکن نيست. از طرف ديگر تقاضاي گاز در جهان در 15 سال آينده به نحو شديدي افزايش خواهد يافت علت اين امر کمبود عرضه نفت در برابر تقاضا از يک طرف و بالا رفتن روند مصرف گاز در سال­هاي آينده مي­باشد. بنابراين ارزش گاز در آن زمان به ميزان بيشتري در مقايسه با ارزش فعلي آن ـ يعني هزار پاي مکعب گاز معادل حرارتي يک ششم قيمت يک بشکه نفت ـ خواهد رسيد. ضمن آنکه بايد توجه داشت که ما نمي توانيم هم روزانه 20 ميليارد پاي مکعب گاز در مخازن خود تزريق کنيم و هم حجم قابل ملاحظه اي از گاز را صادر نماييم.

در اين جا لازم است توضيح داده شود که 800 تريليون پاي مکعب ذخاير گاز ايران، گازهاي همراه نفت و کلاهک گازي مخازن نفتي و مخازن مستقل گازي را شامل مي شود. حجم گازهاي همراه با ميزان نفت استخراجي متناسب است. بنابراين تنها از ميدانهاي مستقل گازي است که مي توان با حجم بالايي گاز استخراج نمود.

بايد توجه داشت که در کشورهاي غربي از هم اکنون برنامه تامين انرژي مصرفي خود را 25 سال آتي، برنامه ريزي مي کنند. بنابراين بايد راه­هاي موجود و مطمئن تامين آن را با کم ترين قيمت ممکن بررسي و برنامه ريزي نمايند. لذا تامين منابع گازي غرب از سال 2015 به بعد ايجاب مي کند که ايران موضوع تزريق گاز را در مخازن خود فراموش نموده و از هم اکنون در راه صادرات گاز به کشورهاي همسايه اقدام کند.

برنامه ريزي شرکت هاي خارجي در تزريق آب به مخازن سيري، درود، سروش، نوروز، سلمان و غيره به جاي گاز، از نمونه هاي روشن در راستاي چنين سياستي است. اين در حالي است که بالاتر بودن ضريب بازدهي نفت از طريق تزريق گاز در مخازن مختلف جهان در مقايسه با آب به اثبات رسيده است.متخصصان شرکت « توتال ـ فيناـ الف» و « شل» در مقالات مختلف خود از طريق کارهاي آزمايشگاهي و عملي نشان داده اند. که حتي تزريق هوا در مخازني که شبيه مخازن ايران است در مقايسه با تزريق آب از بازدهي به مراتب بيش تري برخوردار است. با وجود اين، سياست همين شرکت ها در تجويز تزريق آب به مخازن ايران در چارچوب قرارداد هاي بيع متقابل، موجب شده است که گاز آن مخازن سوزانده شود. مثلاً در حالي که شرکت نفت توتال در مخزن « ابوالبخوش» ابوظبي گاز تزريق مي کند، با تزريق آب در ميدان سلمان موافقت شده است، در حالي که اين دو مخزن (ابوالبخوش و سلمان) در واقع مخزني مشترک و با موقعيتي کاملاً مشابه است. متاسفانه قرار است گاز طبقه خوف ميدان سلمان جهت فروش به ناحيه عسوليه منتقل شود و در مقابل، آب به مخزن سلمان تزريق گردد! همچنين متاسفانه در حال حاضر ميدان هاي سروش و نوروز از طريق آب رواني و تزريق آب، بهره­برداري مي شود و گاز آنها به جزيره خارک جهت فروش منتقل مي گردد! ساير پروژهاي بيع متقابل نيز عمدتاً چنين نقايصي دارند.

 

  1. فقدان سياست روشن منطقه اي و جهاني در بخش نفت و گاز

متاسفانه نه قبل و نه بعد از انقلاب، کوششي جدي براي طراحي سياست روشن منطقه اي و جهاني در بخش نفت و گاز کشور صورت نگرفته است. کشور ما از اين بابت، فرصت هاي زيادي را از دست داده و ضررهاي هنگفتي را تحمل نموده است، به عنوان مثال، عدم برنامه ريزي جهت جلوگيري از انعقاد قرارداد ارسال گاز قطر به دبي ـ که چندين سال قبل از شروع آن، نگارنده مراتب را به استحظار مقامات وقت رساندم ـ نمونه اي از اين موارد است. در آن گزارش نحوه جلوگيري از قرارداد مذکور را از طريق فروش گاز ميدان سلمان ( در مقابل گاز ميدان قطر) که با سرمايه گذاري کمتري قابل اجرا بود، پيشنهاد نمودم، اما متاسفانه اقدامات مقتضي صورت نگرفت. همين امر موجب شد که ارتباط شيخ نشين هاي منطقه که هميشه با يکديگر در زمينه ارسال گاز اختلاف داشتند، بهبود يابد؛ به گونه اي که با ارسال گاز قطر به آن کشور، ضمن بهتر شدن روابط، به برداشت سهميه بيش تر قطر از ميدان گازي مشترک با ايران نيز کمک شد.

لذا بايد ترديد داشت که برنامه ريزي سياسي، فني و اقتصادي انرژي در کشورمان به معني واقعي آن وجود داشته باشد. فروش گاز به کشورها همسايه و نزديک مانند ترکيه، هند و پاکستان بدون توجه به احتياجات داخلي و بدون برنامه ريزي سياست انرژي منطقه اي و جهاني اتخاذ شده است. فقدان چنين سياستهايي موجب مي شود که نتوان ذخاير بالقوه نفت ايران را به ذخاير بالفعل تبديل کرد. بديهي است در چنين وضعيتي، کشور ما از صادر کننده نفت به صادر کننده گاز تبديل خواهد شد که طبعاً هزينه ها و اثراتي بسيار سنگين براي نسل هاي آينده به دنبال خواهد داشت.

 

  1. سوابق استعماري

در دوران قاجار، سفراي کشورهاي بزرگ غربي سياست هاي استعماري خود را از نزديک در ايران پياده کردند، ولي امروزه تحميل سياست هاي مورد نظر غرب به کشورهاي در حال توسعه به شيوه ها و طرق پيچيده تري انجام مي پذيرد. اين ابزارها عبارتند از:

  1. فن آوري پيشرفته و تحميل آن به جهان سوم.
  2. قدرت مالي وسيع.
  3. برنامه ريزي سياسي ـ اقتصادي بلند مدت و پيگيري آن از طرق مختلف.
  4. استفاده از وسايل ارتباط جمعي.
  5. استفاده از تضادهاي منطقه­اي و تهديد و تشويق کشورهاي ضعيف.
  6. استفاده از نهادهاي بين المللي مانند حق وتو جهت اعمال و پياده نمودن سياست هاي سلطه اقتصادي و سياسي.
  7. استفاده از وسايل پيشرفته فضايي براي کسب اطلاعات.
  8. استفاده از عدم آشنايي به مسائل برنامه ريزي بسيار کلان اقتصادي ـ فني ـ سياسي به وسيله ايجاد رقابت بين کشورهاي صادر کننده نفت و گاز.

روابط نابرابر کشورهاي پيشرفته صنعتي با کشورهاي در حال توسعه، موجب شده است که کشورهاي ضعيف در وضعيتي قرار بگيرند که بالا جبار مواد اوليه مورد نياز کشورهاي ثروتمند را با پايين ترين قيمت عرضه کننده و دانسته يا ندانسته برنامه هاي توسعه اقتصادي و سياسي خود را چنان طراحي نمايند که تعارضي با اهداف کشورهاي پيشرفته صنعتي نداشته باشد. ثمره چنين ساختاري اين بوده است که نه تنها کشورهاي در حال توسعه به فن­آوري هاي بالا دسترسي نيافته اند بلکه تبديل به بازارهاي مصرف براي توليدات کشورهاي صنعتي شده اند.

 

  1. مروري بر موقعيت صنعت نفت ايران در سال هاي قبل از انقلاب و نحوه اعمال مقاصد شرکت هاي عامل نفت

1-5- ايجاد محيط استعماري

مدرسه فني آبادان که مدرسه اي حرفه اي بود در سال 1327 شروع به کار کرد ساليانه تعداد حدود 30 نفر دانش آموز مورد نياز را از طريق کنکور از بين فارغ التحصيلان کلاس يازدهم انتخاب مي شدند. دوره کامل اين مدرسه فني جمعاً 4 سال بود و لذا فارغ التحصيلان اين مدرسه حرفه اي داراي 5 سال ارشديت در مقايسه با مهندسان فارغ التحصيل ساير دانشگاه­هاي داخلي و خارجي بودند. تعدادي از شاگردان سال اول اين مدرسه حرفه­اي به بيرمنگام (انگلستان) اعزام مي شدند و طي برنامه خاصي پس از دريافت مدارک تحضيلي ـ که عموماً در رشته شيمي بود ـ با ارشديت چندين ساله در پست هاي بالا گماشته مي شدند. لازم به تذکر است که اين مدرسه فني تنها در بخش بالادستي درس هاي علمي را آموزش مي دادند ولي تعدادي از فارغ التحصيلان رشته شيمي دانشگاه بيرمنگام در پستهاي بالادستي منصوب شدند.

اين گروه تشکيلاتي به نام « گروه شام مينا» داشتند و پست هاي بالاي شرکت نفت، عموماً در اختيار آنان بود. مدير اکتشاف و توليد، مدير امور بين الملل، مدير پتروشيمي، مدير امور غير صنعتي در جنوب، مدير پروژه IGAT، رئيس پخش، رئيس فروش و صادرات نفت، رئيس تحقيقات و غيره عضو اين گروه بودند.

مدير اکتشاف، توليد، پالايش و پخش شرکت ملي نفت ايران، عضو هيات مديره کنسرسيوم بود و تصميمات اتخاذ شده در جلسات شش ماهه کنسرسيوم را در شرکت ملي نفت ايران پياده مي نمود.

شرکت هاي عامل با اعمال روش تحقير و به کار بردن فشارهاي رواني و شکستن شخصيت و انگيزه ملي و حرفه­اي، به جاي استخدام مهندس نفت و يا مهندسان نزديک به رشته نفت، تعداد 20 نفر از فارغ التحصيلان دانشکده علوم تهران را که اطلاعي از نفت نداشتند استخدام نمودند و پس از سال ها کار در مناطق نفتي و اعزام بعضي از آنان به دوره­هاي چند ماهه، در واقع افرادي نيمه فني تربيت نمودندکه بدون درک اصول علمي مربوطه، هميشه محتاج به کمک افراد خارجي باشند.

از زمان شروع کار دکتر اقبال، فراماسيونرها نيز چندين پست غير فني مانند فروش نفت را در اختيار گرفتند و ارتباط نسبتاً دوستانه­اي با گروه شام مينا داشتند.

2-5- مقاومت­ها و تلاش­ها

علي رغم وضعيت مذکور، نگارنده توفيق آن را به دست آورد که کار پايه­اي ازدياد برداشت از مخازن نفتي ايران را با همکاري مهندسان دلسوز وقت انجام دهد. اين پروژه در سال 1341 به سرپرستي نگارنده شروع شد. با بررسي مخازن هفتکل و آغاجاري به اين نتيجه رسيديم که تزريق گاز در اين مخازن بسيار موثرتر از بهره­برداري طبيعي و يا تزريق آب است.

 

 

برای دانلود تحقیق 70صفحه ای ابتدا خرید کنید.

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: موقعیت نفت و گاز , بازار نفت و گاز , نفت , گاز ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 557
نویسنده : کیا فایل

روش صنعتی تولید لواشک وآلوچه فرآوری شده

روش صنعتی تولید لواشک وآلوچه فرآوری شده

 

 

رشته : کارشناسی ناپیوسته علوم وصنایع غذایی

موضوع :

روش صنعتی تولید لواشک وآلوچه فرآوری شده

 

 

فهرست مطالب

فصل اول : مواد اولیه تولید لواشک و آلوچه فرآوری شده

1-1- میوه ها

1-1-1- طبقه بندی میوه ها

2-1-1-1- میوه های آلویی

3-1-1-1- میوه های توتی یا انگوری

2-1-1- میوه های سیبی

1-2-1-1- سیب

2-2-1-1- گلابی ها

3-1-1- میوه های آلویی

1-3-1-1- گیلاس ها

2-3-1-1- هلو ها

3-3-1-1- شاه توت ها ، تمشک ها و توت فرنگی ها

4-1-1- میوه های توتی و انگوری

1-4-1-1- میوه های خانواده مرکبات

2-4-1-1- میوه های توتی دیگر

5-1-1- ترکیب شیمیایی میوه ها

2-1- پکتین

3-1- نشاسته

1-4- آب

5-1- اسید های آلی

6-1- شیرین کننده های طبیعی

1-7- نمک طعام

8-1- تمر هندی

9-1- قره قروت

فصل دوم – اصول آماده سازی و فرآورش لواشک و آلوچه فرآوری شده

1-2- اصول آماده سازی

1-1-2- شستشو

2-1-2- جدا سازی

3-1-2- تجهیزات خرد کردن

2-2- اصول فرآورش لواشک و آلوچه فرآوری شده

فصل سوم – فرآیند تولید لواشک و آلوچه فرآوری شده

1-3- لواشک

2-3- آلوچه ( گوجه درختی )

3-3- ویژگی های لواشک و آلوچه فرآوری شده

4-3- فرآیندتولید لواشک

5-3- فرآیند تولید آلوچه فرآوری شده

6-3- فساد لواشک و آلوچه فرآوری شده

فصل چهارم آزمون لواشک و آلوچه فرآوری شده

1-4- نمونه برداری

2-4- آزمون عوامل ناپذیرفتنی

3-4- آزمون رنگ

4-4- آزمون بو و طعم

5-4- آزمون ضخامت لواشک

6-4- آزمون های شیمیایی

7-4- آزمون های میکروبی

فصل پنجم – کلیات در راستای شناسایی محصول

فصل ششم – مطالعات فنی

ضمیمه

منابع

 

پیش گفتار

لواشک و آلوچه فرآورده هایی هستند که از گوشت برخی انواع میوه پس از عملیات های 
جداسازی ، شستشو ، پخت..... و افزودن مواد اختیاری مجاز مانند نمک ، شکر و اسیدهای آلی تولید می گردند . این محصولات غالبا از میوه های درجه 2 ( که بازار پسندی کمتری دارند ) و میوه های مازاد در مصرف بازار تهیه می شوند . لواشک و آلوچه فرآوری شده از دیر باز به عنوان تنقلات مصرفی خانوارها ی ایرانی کاربرد داشته است . تولید این محصول علاوه بر جلوگیری از ضایعات میوه ها به دلیل ارزش غذایی بالا به ویژه از نظر میزان مواد معدنی و ویتامین ، قابلیت نگهداری طولانی مدت و طعم مطلوب همواره مورد توجه بوده است . این فرآورده ها به عنوان چاشنی نیز در مواد غذایی گوناگون استفاده می شوند .

امروزه ازدیاد محصولات کشاورزی و بالا رفتن فرهنگ جامعه در جهت مصرف فرآورده های غذایی به داشتی سبب گردیده است که تولید محصولات مذکور از قالب سنتی به نیمه سنتی و صنعتی سوق یابد . به دلیل دسترسی آسان به مواد اولیه سهولت تهیه و هزینه سرمایه گذاری اولیه اندک ، صنعت تولید لواشک و آلوچه فرآوری شده بهداشتی به سرعت گسترش یافته است .

ارائه محصولاتی با کیفیت مطلوب چندان ساده نمی باشد . از یک سو ماهیت محصولات تولیدی که جزء تنقلات سنتی کشورمان می باشند ، زمینه مناسبی را برای صادرات این فرآورده ایجاد 
می نماید و از سوی دیگر قشر اصلی مصرف کنندگان داخلی این محصولات که کودکان می باشند لزوم توجه به کیفیت بهداشتی و مرغوبیت کالاهای مذکور را حائز اهمیت به سزایی می نماید . لذا انجام پژوهش توسط واحد های تحقیق و توسعه کارخانجات مربوطه ونیز دانشکده های صنایع غذایی ، کشاورزی و تغذیه کشور ضروری می باشد .

 

فصل 1

مواد اولیه تولید لواشک و آلوچه

فرآوری شده

1-1-میوه ها

مواد اصلی تولید لواشک و آلوچه فرآوری شده ، میوه ها می باشند از این رو آشنایی با ویژگی ها ، ترکیب شیمیایی و خواص آنها ضروری می نماید . کیفیت این فرآورده ها به مقدار زیادی بستگی به نحوه انتخاب صحیح میوه ، میزان رسیدگی آن در موقع برداشت و روش حمل و نقل و نگهداری قبل از انجام فرآیند دارد . میوه مورد استفاده در تهیه این محصولات باید دارای شرایط زیر باشد :

1- به درجه رسیدگی نسبی رسیده باشند و عطر و طعم و رنگ آن ها کاملا ظاهر شده باشد .

2- دارای ماده خشک محلول بالا و PH پایین باشند .

لواشک و آلوچه فرآوری شده غالبا از میوه های درجه 2 ( که بازار پسندی کمتری دارند ) و از میوه های مازاد بر مصرف بازار تهیه می شود .

برای تهیه این فراورده ها باید از واریته های مختلف میوه استفاده کرد . لواشک و آلوچه تهیه شده از میوه نارس گس و ترش مزه است و شیرینی کافی ندارد . در حالی که محصولات تهیه شده از میوه بسیار رسیده شیرین می باشد . با انتخاب ترکیب میوه های خاص می توان لواشک و آلوچه های فرآوری شده با طعم و رنگ متفاوت تولید نمود .

میوه ها بخش مهمی از رژیم غذایی را تشکیل می دهند و معمولا به آنها به عنوان غذاهای خوب می نگرند . آنها منابع اصلی ویتامین C ، اسید فولیک و فیبر غذایی هستند .

از نظر گیاه شناسی ، میوه تخمدان رسیده یک گل به انضمام تخم ( یا تخم ها ) و هر بخش دیگری از گل می باشد که چسبیده به آن باقیمانده است . میوه هایی که دقیقا با این تعریف مطابقت دارند میوه حقیقی نامیده می شوند . مانند میوه های گردویی به همراه بقولات ،میوه های انگوری یاتوتی،میوههای آلویی .میوه هایی مانند سیب و گلابی و توت فرنگی را که بخش بزرگ شده دیگری را با تخمدان رسیده به همراه دارند به نام میوه های کاذب می نامند .

1-1-1-طبقه بندی میوه ها

میوه ها رامی توان به صورت های مختلف طبقه بندی نمود اما روشی که برای مقاصد ما مناسب است دسته بندی بر اساس خصوصیات فیزیکی است .

1-1-1-1- میوه ها ی سیبی

دارای یک بخش مغز درونی حاوی دانه هستند که اطراف آن را یک بدنه گوشتی سفت احاطه کرده است ؛ سیب و گلابی از آن دسته هستند .

2-1-1-1- میوه های آلویی

دارای یک هسته هستند که در قسمت گوشتی خوراکی قرار گرفته است ؛ گیلاس ، آلو ، هلو و زیتون نمونه های مشخص آن هستند .

 

3-1-1-1 میوه های توتی یا انگوری

دارای دانه هایی هستند که در یک قسمت گوشتی قرار گرفته است ؛ انگور و پرتقال از این دسته هستند .

2-1-1- میوه های سیبی

مهمترین اعضای این دسته از میوه ها عبارتند از سیب و گلابی ، که هر دو در یک خانواده گیاهی قرار دارند یعنی خانواده رز یا رزاسئائه . مغز یک سیب یا گلابی در واقع تخمدان رسیده آن است که از پنج حجره تشکیل گردیده که در هر یک از آنها دو دانه یا تخم قرار دارند .

1-2-1-1- سیب

تقریبا در همه جا پرورش می یابد به جز در سردترین و گرم ترین مناطق دنیا ، اکثرا سیب ها را به صورت خام می خورند . بیش از 6000نوع سیب وجود دارد ، که منشاء همه آنها سیب وحشی صحرایی می باشند . سیب های دسری یا سیب های خوراکی ، معمولا کوچک و شیرین و دارای عطر و طعم دلپذیر هستند . سیب های پختنی معمولا بزرگ و سبز رنگ هستند و نسبت به 
سیب های خوراکی طعم تند تری دارند که مربوط به وجود اسید بیشتر است و در اثر پختن به آسانی مغز آنها جدا می شود .سیب ها از نظر مواد مغذی منابع خوبی نیستند اما حاوی مقداری ویتامین C و حدود 2 درصد فیبر غذایی می باشند . حدود یک سوم فیبر غذایی آنها به شکل پکتین است که جهت استفاده به عنوان یک عایق ژلاتینی کننده در تجارت از گوشت سیب استخراج می شود . مقادیر زیادی از سیب ها را به سایدر تبدیل می کنند .

2-2-1-1- گلابی ها

خیلی شبیه سیب ها هستند اما از نظر طعم با آنها تفاوت دارند و اغلب دارای ذرات سخت یا « سلول های سفت » می باشند که در قسمت گوشتی آنها قرار دارد .

از نظر تغذیه ای سیب و گلابی به طور کلی برابرند . همانطوری که آب سیب برای سایدر مورد استفاده قرار می گیرد ، از آب گلابی هم «پری» تهیه می شود .

3-1-1- میوه های آلویی

میوه های آلویی آبکی هستند و حاوی یک دانه می باشند که با یک لایه سخت چوبی احاطه گردیده . و با یکدیگر هسته را به وجود آورده اند . آلو در اکثر مناطق دنیا پرورش می یابد و آن را به صورت تازه به عنوان میوه دسری می خورند و برای تهیه مربا یا کنسرو مورد استفاده قرار می گیرد . خشک شده آن به نام آلو بخارایی شهرت دارد .

1-3-1-1- گیلاس ها

از نظر رنگ از زرد تا سیاه و از نظر اسیدیته از ترش تا شیرین متغیر هستند .

2-3-1-1- هلو ها

دو نوع اصلی دارند . هلو های هسته جدا که هسته آنها به آسانی از قسمت گوشتی جدا می شوند . در مقایسه با هلو های هسته جدا ، هلو های هسته چسبیده معمولی سفت تر ، پر رنگ تر و از نظر نگهداری مقاوم ترند . نکتارین نوعی هلو است اماکوچک تر و بی مو میباشد .

 

3-3-1-1- شاه توت ها ، تمشک ها و توت فرنگی ها

این میوه ها را معمولا با هم در دسته میوه های نرم قرار می دهند . بر خلاف نامشان اینها توتی نیستند ، دو میوه اول آلویی هستند چون از به هم چسبیدن چندین آلوی کوچک درست شده اند . توت فرنگی ها میوه های کاذب هستند ، میوه های حقیقی تخم های برهنه کوچک برگ مانندی هستند که در سطح خارجی میوه قرار دارند .

شاه توت ها و تمشک ها به صورت وحشی در اکثر نقاط اروپا می رویند اما به صورت تجارتی نیز پرورش داده می شوند . بیشتر از آنها در آشپزی و تهیه مربا و ژلی استفاده می شود . 
توت فرنگی ها دارای میزان ویتامین c بالا هستند .

توت فرنگی تازه را به صورت خام می خورند اما در کارخانه های مربا سازی از مقادیر زیادی میوه نگهداری شده استفاده می شود .

4-1-1- میوه های توتی یا انگوری

1-4-1-1- میوه های خانواده مرکبات

میوه های مهم خانواده مرکبات عبارتند از پرتقال ، لیمو ، نارنگی ، گریپ فروت . دانه های آنها در 
قسمت های مجزا یا حجرات قسمت گوشتی آبکی قرار دارند که به وسیله یک پوست سخت یا بافت سفید رنگ احاطه گردیده و محافظت می شوند .میوه های خانواده مرکبات از نظر ویتامین c غنی هستند مخصوصا در لایه سفید نرم که در زیر پوست قرار دارد . آب پرتقال فقط محتوی حدود 20 تا 30 درصد ویتامین c ، میوه و آب گریپ فروت حتی حاوی مقدار کمتری از آن است . مرکبات یک اثر تقویت کنندگی دارند که مربوط به آب و اسید سیتریک و سوکروز موجود در آنها می باشد . مقادیر نسبی این دو ماده تعیین کننده طعم ترش یا شیرین میوه است .

پرتقال مهم ترین خانواده مرکبات است . پرتقال را میتوان درمناطق گرمسیری و زیر گرمسیری پرورش داد . اما فقط در مناطقی که در طی مرحله رسیدن درجات دما زیر صفر باشد می تواند رنگ مخصوص خود را پیدا کند . پرتقال سبز رنگ ( اما رسیده ) را می توان با گاز اتیلن که آنها را تحریک می کند عمل آورده بدین طریق رنگ آنها را کامل نمود . از پرتقال تلخ یا نارنج جهت تهیه مارمالاد استفاده می شود . پرتقال انواع زیادی دارد و همچنین میوه های مشابه پرتقال نیز یافت می شوند مانند نارنگی ها ماندرین ها (نوعی نارنگی ) و سات سوماها ( نوع نارنگی ) که دارای طعم های مخصوصی هستند و پوست نرمی دارند که به آسانی کنده می شود . بعضی از میوه های نرم نوع مرکبات هیبریدهای پرتقال با نارنگی

 

برای دانلود این پژوهش 62صفحه ای ابتدا خرید کنید

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: تولید لواشک , روش صنعتی , لواشک صنعتی ,
تاریخ : شنبه 18 اسفند 1397
بازدید : 476
نویسنده : کیا فایل

تحقیق همه چیز درمورد صنعتی شدن

تحقیق همه چیز درمورد صنعتی شدن

 

مقدمه: 3

چرا بايد صنعتي شدن را مورد مطالعه قرار دهيم؟ 3

فصل اول 4

صنعتي شدن و توسعه 4

آيا توليد براي توسعه اهميت دارد؟ 4

معيارهاي براي ارزيابي صنعتي شدن: 5

سود و زيان صنعتي شدن 6

صنعتي شدن و توسعه 7

راههاي تعيين كننده فرآيند صنعتي شدن در كشورهاي جهان سوم: 9

1-1- رشد صنعت و تجارت جهاني 10

فصل دوم 12

تحليل تطبيقي از يازده اقتصاد نيمه صنعتي 12

راهبردهاي توسعه در يازده اقتصاد نيمه صنعتي : طرح طبقه بندي 13

طبقه بنديهاي متفاوت راهبردهاي توسعه 13

طرح طبقه بندي چهارگروهي 15

اولين گروه: كره، سنگاپور و تايوان 17

نتيجه گيري 30

فصل سوم 32

بررسي رشد صنعتي ايران 32

راهبرد توسعه صادرات صنعتي 32

نگاهي به وضعيت بخش صنعت كشور و رشد آن 35

فصل چهارم 40

بررسي رابطه توسعه صنعت با صادرات 40

توسعه صنعت، ضرورت اقتصادي ملي است 41

برنامه توسعه صنعت و گسترش صادرات صنعتي 44

روند حركت بازارهاي جهاني 46

سياست هاي كلان اقتصادي در پيشبرد صنعت كارساز است 47

منابع وماخذ 53

 مقدمه:

چرا بايد صنعتي شدن را مورد مطالعه قرار دهيم؟

صنعتي شدن محور توسعه است. شايد بتوان گفت كه از انقلاب صنعتي انگليس به بعد، صنعتي شدن عميقترين تغيير منحصر به فرد در بافت اقتصادي و اجتماعي جوامع بوده است. رژيمهاي اروپاي شرقي و اتحاد شوروي با عزمي راسخ در معرض اين فرايند قرار گرفتند. ژاپن با سرعتي اعجاب انگيز و با پيامدهايي مهم براي اقتصاد جهاني، صنعتي شده است. بسياري از كشورهاي در حال توسعه با سرعتي بسيار در حال صنعتي شدن اند.

اينها رخدادهاي جدا افتاده نيستند. صنعتي شدن يك جامعه، پيامدهايي براي بسياري از جوامع ديگر دارد. ما فقط بايد به منشأ پوشاك، لوازم مصرفي بادوام، اجزاء قطعات اتومبيل نگاه كنيم، تا ماهيت پيچيده و پراكند ة توليد صنعتي را تشخيص دهيم. اين رشد صنعت در سراسر جهان ممكن است تصورات متضاد بسياري را ايجاد كند:

نگاهي گذار به چگونگي توزيع صنايع جهان، بي درنگ شكاف بين جهان توسعه يافته و جهان سوم را آشكار مي سازد. كشورهاي سرمايه داري توسعه يافته جمعيت جهان، بوجود آورنده 64 درصد از صنايع كارخانه اي جهانند و بيش از نيمي از نرژي جهان را مصرف مي كنند. جهان سوم، با نزديك به جمعيت جهان، فقط 14 درصد از كالاهاي صنعتي جهان را توليد و تنها انرژي جهان را مصرف مي كند.

(بانك جهاني[1]، 1990؛ يونيوز[2]، 1990)

برخي از نويسندگان، اين امر را به منزلة رابطه اي متقابلا سود بخش تلقي مي كردند. كه به موجب آن، كشورهاي مختلف در توليد آن كالاهايي كه در آن نستبا بهتر بودند، بكوشند.

v مصرف گرايي غرب

v نقش نيروي كار ارزان قيمت جهان سوم در توليد صادرات براي بازراهاي جهان اول

v شهرگرايي و رشد زاغه نشيني در بسياري از شهرهاي جهان سوم

v اشتغال همراه با شرايط بدكار

v بيكاري وبيكاري پنهان

v دسترسي نابرابر به تكنولوژي و دانش فن آوري

v آلودگي محيط زيست

اما هيچكس. با هر نظري در مورد صنعتي شدن و اثرات جانبي آن، نخواهد گفت كه صنعت با مطالعات توسعه غير مرتبط است. اين تحقيق به بررسي اهميت صنعتي شدن براي كشورهاي درحال توسعه امروز مي پردازد.

 

فصل اول

صنعتي شدن و توسعه

 آيا توليد براي توسعه اهميت دارد؟

درست همانطور كه انقلاب انگليس و انقلابهاي بعدي ‘ براي اولين بار امكان پايان دادن به فقر و كمبودهاي مادي و رنج و درد آنها انسان را فراهم كرد”

(كي چينگ[3] ، 1982)، صنعتي شدن نيز اغلب مهترين وسيله توسعه جهان سوم تلقي شده است. اين نظر مورد بحثهاي بسيار داغي قرار گرفته است.

آيا صنعتي شدن لازم است؟

باورهاي بسيار قوي درموافقت و مخالفت با اي نظر كه صنعتي شدن پيش نياز توسعه اقتصادي است، وجود دارد. از يك طرف، صنعتي شدن در افزايش ظرفيتهاي توليدي و بهره وري نقش محوري دارد. اين فرايندها به طور كلي با رشد مقياس، تخصصي گرايي و مكانيزه شدن مرتبط مي شوند. بعضي از كشورهاي جهان سوم، مثل برزيل و ساير كشورهاي تازه صنعتي شده شرق و جنوب شرقي آسيا، باطي چنين مسيرهاي صنعتي شده اند. با اين وصف ، بعضي از افراد استدلال مي كنند كه اين الگوي براي اكثر كشورهاي جهان سوم قابل به كارگيري نيست و از آن نوع توسعه اقصادي كه تكنولوژي مقياس كوچك را در كشاورزي و صنعت، براي ايجاد اشتغال بيشتر مورد استفاده قرار مي دهد حمايت مي كنند.

معيارهاي براي ارزيابي صنعتي شدن:

ما براي بررسي اين كه آيا صنعتي شدن خوب است يا بد، به معيارهاي نياز داريم كه بتوانيم فرآيند و آثار صنعتي شدن را ارزيابي مي كنيم.

چنين معيارهايي را چگونه انتخاب مي كنيم، براي مثال، انتخاب رشد اقتصادي به مثابه يك معيار، تصوير متفاوتي را ارائه مي دهد.و تا انتخاب، مثلا، تأثيرات زيست محيطي. اما هيچ يك از اين معيارها نه تصوير كاملي به ما ارائه مي دهند و نه يك ارزيابي تماما مثبت و تماماً منفي. معيارهاي بسيار ديگري مانند ايجاد ثروت، توزيع ثروت، تاثيرات متفاوت بر زنان و مردان، بسط و گسترش قابليتهاي تكنولوژيك، ايجاد اشتغال و مهارتها، تغييرات فرهنگي و تأثيرات ايجاد شده در مردم شهر و روستا، هزينه هاي مالي صنعتي شدن و ايجاد بدهيها نيز وجود دارند كه، اگر فقط بخواهيم چند تايي را مثال بزنيم، مي توانيم مورد استفاده قرار داد.

اين كه چگونه معيارها را انتخاب كنيم، تا حدودي بستگي به آن دارد كه چه چيزي را مي خواهيم دريابيم. براي مثال، اين كتاب نشان مي دهد كه اگر از ديدگاه مسائل مبتني بر جنسيت به صنعتي شدن نگاه كنيم، مسائل و سؤالاتي متفاوت از مسائل و سؤالات ناشي از معيارهاي مشخصاً اقتصادي مطرح خواهند شد. هم چنين ، انتخاب معيار به چارچوب نظري مورد استفاده بستگي دارد.برخي از نظريه ها مسائل و موضوعات معيني را مورد تاكيد قرار مي دهند، در حالي كه نقش ديگر مسائل و موضوعات را كم اهميتي تلقي مي كنند.

سود و زيان صنعتي شدن

به طور كلي، اين اعتقاد قوي وجود داشته كه توسعه امري آشفته، اما ضروري است؛ و نيز صنعتي شدن بخش دشواري از توسعه و اما براي تامين نيازهاي اساسي مردم لازم است. اين اعتقاد كه سالهاي بسيار رايج بوده است، مبتني براي اين فرض است كه جهان سوم بايد راه كشورهاي غربي را دنبال كند. اين امر به نوبه خود، به معناي صنعتي شدن به رغم همه جنبه هاي منفي و ناخوشنايند آن بود. به عبارت ديگر،‌اثار جانبي منفي وجود داشتند، اما اكنون در پرتو تجربيات صنعتي شدن در اواخر قرن بيستم، چه در كشورهاي توسعه يافته و چه در كشورهاي در حال توسعه، ترديد و مورد اين كه آيا اين آثار جانبي واقعا ناچيزند و يا بهاي بيش از حد سنگيني اند كه بايد پرداخت شوند، آغاز شده است.از اين رو ، اين كتاب در عين اين كه صنعتي شدن را به مثابه يك فرايند بررسي مي كند، به كاوش در مورد پيامدهاي مثبت و منفي آن نيز مي پردازد.

آثار جانبي منفي كه صنعتي شدن ممكن است به همراه داشته باشد، چيستند؟

v بيگانگي (يعني در هم شكستن روابط و شبكه هاي اجتماعي) و ورود فزاينده معيارهاي بازرا در زندگي روزمره

v شهرنشيني سريع توام با فقر، مسكن نامناسب، تسهيلات زير بنايي در حال تلاشي، بهداشت نامناسب و درسترسي اندك به تعليم و تربيت

v زوال محيط زيست ا زطريق آلودگي صنعتي هوا و آبراهها.

در باره سود و زيان صنعتي شدن، هيج بحث كاملا روشني وجود ندارد. وزن نسبي اين سود و زيانها در طول زمان و از محلي به محل ديگر، تغيير مي كند. اما، هم اكنون افراد بسياري اين آثار جانبي را چنان نگران كننده مي دانند كه راه پذيرفته شده”توسعه از طريق صنعتي شدن” به شدت زير سوال رفته است.

صنعتي شدن و توسعه

پش از اين گفتيم كه درك صنعتي شدن، مطالعه و بررسي نظريه را طلب مي كند. اين تحقيق صنعتي شدن را از طريق دو ديدگاه نظري كه در طول سه دهة گذشته بر مطالعات توسعه مسلط بوده اند به اختصار بررسي مي كند:

v ساختار گرايي – كه با سياستهاي حمايت گرايانه براي به بار آوردن رشد صنعتي پيوندخورده است.

v نو - ليبراليزم – كه با سياستهايي كه بيشتر به طرف بازار جهت داده شده اند، پيوندخورده است.

اين دو نظريه كلان توسعه اقتصادي را مي توان مستقيما به استراتژيهاي و يا الگوهاي صنعتي شدن ربط داد.

ساختار گراها در بحثهاي خود از مداخلة دولت در برنامه هاي صنعتي شدن دفاع مي كنند، خواه اين مداخله وضع مقررات مربوط به تعرفه تجارت باشد و خواه توليد مستقيم توسط شركتهاي دولتي. از طرف ديگر، نو – ليبرالها استدلال مي كنندكه اگر بازار را كنترل نكنيم و به حال خود گذاريم اين بازار براي توسعه اقتصادي داور بسيار كاراتري خواهد بود.

ساختار گراها اهميت خود - اتكايي بيشتر كشورهاي در حال توسعه را مورد استدلال قرار مي دهند، در حالي كه نو –ليبرالها بر ادغام در بازار جهاني تاكيد مي كنند. خود اتكايي به سياستهاي صنعتي شدن از طريق ايجاد صنايع جانشيني واردات، كه طي آن كالاهايي كه قبلا وارد مي شدند، ديگر در داخل توليد خواهند شد، منجر مي‌شود. ساختار گراها استدلال مي كنند كه فقط وقتي كه توليدات داخلي، حداقل در مرحله اوليه يا مرحله “صنعت نوپا” ، در مقابل رقابت خارجي حمايت شود، اين هدف قابل دسترسي است. درمقابل اين عقيده، نظر ادغام در بازار جهاني به طور تلويحي بر صنعتي شدن مبتني بر صادرات تاكيد مي كند.نو-ليبرالها استدلال مي كنند كه صادرات فقط وقتي مي تواند با قيمت هاي بازار جهاني رقابت كندكه توليدات از قيد اهرمهاي كنترل قيمتها مانند تعرفه هاي تجاري، رها شوند.

چنين تفسيرهاي رقيبي از توسعه، در خلائي تاريخي قرار ندارند. نظريه ها و رهنمودهاي سياستي آنها، هريك در زمانهاي متفاوتي پرنفوذ بوده اند. در اين جا دو نكته را بايد مورد تاكيد قرار داد:

1) برتري رويكرد نظري خاصي در هر دوره زماني واحد اغلب پاسخي است به ، و يا پيشرفتي است نسبت به، نظرات برتري كه پيش از آن وجود داشته اند. براي مثال، برتري و تسلط تفكر نو – ليبرالي در دهة 1980، پاسخي به نفوذ ساختارگرايي در 20 تا 30 سال قبل از آن بود[4].

2) نفوذ يك نظرية اقتصادي خاص نمي تواند از‌آن دورة‌تاريخي كه رهنمودهاي سياستي آن نظريه در طي آن به كار برده شده‌اند، مجزا شود. حتي از دهة 1960 به بعد، اقتصاد جهاني از مراحل متعددي گذشته است. در دهه 1960، محصولات با نرخ بي سابقه اي رشد كردند. اين وضعيت مساعدي را براي استفاده از سياستهاي ساختارگرا، كه در بالا خطوط كلي آن ترسيم شد، ايجاد كرد. اما اين رشد و گسترش با بحران نفت درسال 1973 متوقف شد. اين رشد در اواخر دهة 1970 دوباره بالاگرفت و سپس در سرتاسر 1980 در ركودي فرو نشست. در اين دو دهه، شرايط صنعتي شدن در بسياري از كشورهاي در حال توسعه نامساعد شد و راههاي مناسب براي خروج از آن ركود به تشديد، در سياستهاي نو – ليبرال جستجو شدند.

راههاي تعيين كننده فرآيند صنعتي شدن در كشورهاي جهان سوم:

راههاي متعددي وجود دارند كه از طريق آنها، اقتصاد بين المللي فرايند صنعتي شدن را در كشورهاي جهان سوم تعيين مي كند.

سطح كلي فعاليتهاي اقتصادي، كه به شرايط اقتصادي جهاني پيوند خورده است، رشد توليد صنعتي در كشورهاي كمتر توسعه يافته را تعيين مي كند. رشد صادرات صنعتي تحت تأثير عواملي چون رشد تجارت جهاني، دسترسي به بازارهاي كشورها توسعه يافته و ميزان اقدامات حمايت قرار دارد.

در دسترس بودن سرمايه جهت سرمايه گذاري، به شكل مستقيم خارجي و يا از طريق وامها نيز از سوي شرايط اقتصادي بين اللملي تعيين مي‌شود. همان طور كه تجربيات اخير در مورد بحران بديها نشان داده اند، فقدان سرمايه بين المللي مي تواند توسعه صنعتي را بطور جدي تضعيف كند.

تعييرات تكنولوژيك، موقعيت رقابتي كشورهاي مختلف را تحت تأثير قرار مي دهد. پيشرفت و سايل حمل و نقل و ارتباطات هزينة انجام فعاليتهاي اقتصادي – تجاري را در مسافتهاي طولاني كاهش مي دهد. اين امر مزيت توليد در نزديكي بازار نهايي را كنترل مي كند. تغييرات تكنولوژي توليد مي توانند مزيت نسبي[5] محلهاي متفاوت توليد را براي كالاهاي خاص تحت تأثير قرار دهند. سرعت تغييرات تكنولوژيك در بعضي صنايع مي تواند اين امكان را براي كشورهاي كمتر توسعه يافته فراهم سازد كه شكاف تكنولوژيك[6] بين خود و كشورهاي توسعه يافته را كاهش دهند و به توان رقابت پذيري در سطح بين المللي [7] دست يابند.

تغييرات در سازماندهي در شركتهاي صنعتي، هم در كل شركت وهم در سطح واحدهاي توليدي، مي توانند چشم انداز صنعتي شدن در كشورهاي كمتر توسعه يافته را تحت تأثير قرار دهند. اين تغييرات با پيشرفتهاي تكنولوژيك در ارتباطند. براي مثال، به كارگيري شيوه هاي مديريت ژاپني، از جمله عرضة “قطعات كه با روش كامپيوتري شده كنترل موجود تسهيل مي شود، مي تواند بر مزايايي نسبي مكانهاي متفاوت براي عرضه كنندگان، اثر مهمي بگذارد.

1-1- رشد صنعت و تجارت جهاني

دورة بعد از جنگ جهاني دوم تا به حال، مي تواند به طور مفيدي به دو دورة كوچكتر تقسيم شود. يكي تا اوايل دهة 1970 و ديگري از اوايل دهة 1970 تا زمان حال، دورة‌ اول، كه اغلب به آن به مثابه دورة رونق طولاني [8] اشاره مي شود، شاهد سريعترين رشد صنعتي بود كه جهان تا به حال تجربه كرده است. بين سالهاي 1948 و 1973، توليد صنعتي جهان با نرخ متوسط 6 درصد در سال رشد كرد. براي به دست دادن تصوري در مورد سرعت اين فرايند، بد نيست به خاطر بياوريم كه در طول

انقلاب صنعتي بين سالهاي 1780 و 1830، توليد صنعتي جهان فقط با نرخ 6/2 درصد در سال رشد كرد؛ يعني با سرعت كمتر از نصف سرعت دوره بعد از جنگ[9].

با اين همه، دهه هاي 1970 و 1980 از نظر رشد صنعتي با نرخهاي پايين‌تري مشخص مي‌شود، به ويژه بعد از افزايش نفت در سال 1973. با اين وصف، اين ارقام فقط در مقايسه با دستاوردهاي دهه هاي 1950 و 1960 پايين بود، ولي از نظر استاندارد تاريخي كاملا قابل احترام محسوب مي شدند.

 

فصل دوم

تحليل تطبيقي از يازده اقتصاد نيمه صنعتي

 اين فصل، يك ارزشيابي تطبيقي از راهبردهاي توسعه و عملكرد اقتصادي در يازده اقتصاد نيمه صنعتي را به دست مي دهد. دورة انتخاب شده براي تحقيق سالهاي 1960 تا 1973 است زيرا عملكرد اقتصادي در سالهاي پس از آن، به شدت تحت تأثير بحران نفت قرار داشت.

اين فصل، با بحثي در مورد راههاي متفاوت طبقه بندي راهبردهاي توسعه آغاز مي‌شود و طرح طبقه بندي چهار گروهي را ارائه مي كند و به تحليل سياستهاي دنبال شده توسط اقتصادهاي اين چهار گروهي را ارائه مي كند و به تحليل سياستهاي دنبال شده توسط اقتصادهاي اين چهارگروه مي پردازد. آن گاه روابط بين راهبردهاي توسعه و گسترش صادرات در يازده اقتصاد را بررسي مي كند و عملكرد اقتصادي آنها را به سياستهاي مرتبط مي سازد كه دنبال نموده اند.

 

راهبردهاي توسعه در يازده اقتصاد نيمه صنعتي : طرح طبقه بندي

در اين تحقيق، راهبردهاي توسعه بسته به اينكه آيا فروش در بازارهاي داخلي و خارجي، انگيزشهاي همانندي بر حسب سوبسيد مؤثر دريافت مي دارد، و يا اينكه نظام انگيزشها، فروشهاي داخلي را بيش از فروشهاي خارجي مورد مساعدت قرار مي دهد، به طوري كه از اين حيث، موجب گرايشي به سود جايگزيني واردات و به زيان صادرات (به بيان خلاصه، يك اريب ضد صادراتي) مي شوند، به صورت برون گرا يا درون گرا طبقه بندي شده اند. اين تعريف ممكن است با تعريفهاي مطرح شده در دو بررسي تطبيقي زير متضاد باشد:

  1. پروژه تحقيقاتي مربوط به راهبردهاي صادراتي و صنعتي شدن در كشورهاي در حال توسعه، هدايت شده در مؤسسه اقتصاد جهاني كيل[10] با راهنمايي بورگن دانگسن[11].
  2. پروژه تحقيقاتي مربوط به شيوه هاي تجارت خارجي و توسعه اقتصادي، هدايت شده توسط ياگديش باگواتي و ان كروئگر[12] زير نظارت دفتر ملي پژوهشاي اقتصادي[13].

 

طبقه بنديهاي متفاوت راهبردهاي توسعه

تمايز راهبردهاي تنوع صادرات و جايگزيني واردات در بررسيهاي كيل. دقيقاً همانند تمايزي است كه در اين كتاب بكار گرفته شده است. بررسيهاي دفتر ملي پژوهشهاي اقتصادي، شيوه هاي تجارت و پرداختها را براساس كاربرد كنترلهاي مقداري، به پنج مرحله طبقه بندي كرده اند و اين طرح طبقه بندي را براي ايجاد تمايز بين راهبردهاي تشويق صادرات و جايگزيني واردات مورد استفاده قرار داده اند.براساس گفته گروئگر “اصل اساسي طبقه بندي پنج مرحله اي، ميزاني است كه يك كشور به آن ميزان براقدامهاي مقداري – درمقابل اقدامهاي قيمتي- به مثابه وسيله تنظيم تجارت و پرداختهاي خود تكيه مي كند.

علاوه براين، باگواتي ادعا مي كند كه مراحل چهارم و پنجم مي توانند با يك راهبرد تشويقي صادرات مشخص شوند، كه به صورت تدارك انگيزشهاي برابر كالاهاي وارداتي و صادراتي ، در نقطه مقابل راهبرد جايگزيني واردات كه در آن، نظام‌انگيزشي به سود كالاهاي وارداتي اريب دارد. تعريف مي‌شود.

ادعاي باگواتي موجب مسائل مفهومي و عملي مي‌شود. اولا، تمايز بين كالاهاي وارداتي و صادراتي كه توسط جايگزيني باگواتي و كروئكر مورد استفاده قرار گرفته است، اين امكان را كه يك كالا بسته به انگيزشهاي تدارك ديده شده ممكن است وارداتي يا صادراتي باشد و اينك يك كالا با در نظر گرفتن تفاوت محصول متداول در صنايع كارخانه اي ممكن است وارداتي يا صادراتي باشد، ناديده مي‌گيرد، همچنين اين دو نويسنده، مفهوم اريب ضد صادراتي را بيشتر برحسب نرخهاي اسمي تعريف كرده اند تا نرخهاي موثر در حالي كه تاكيد اينان بر محدوديتهاي مقداري واردات است، بررسيهاي دفتر ملي پژوهشهاي اقتصادي اطلاعات مربوط به نسبت قيمتهاي داخلي بر قيمتهاي خارجي را كه مبين اثرهاي حمايتي اين محدوديتها مي باشد، به دست نمي دهند.بالاخره باگواتي و كروئگر با تمركز حواس خود بر اقدامهاي مقداري، توجه خود را از اثرهاي حمايتي تعرفه ها برگفته اند. حال آنكه تعرفه هاي ممكن است به اندازة محدوديتهاي مقداري و يا حتي بيش از آنها برعليه صادرات تبعيض قائل شوند.

آرژانتين، منحصرا به تعرفه ها و ساير اقدامهاي قيمتي تكيه نمود، اما اريب صادراتي به مراتب قويتري را ارائه داد. در مقابل كره و تايوان از محدوديتهاي وارداتي استفاده كردندولي با وجود اين چنين اريبي را نشان ندادند. اسراييل، يعني

 

شامل ورد 53صفحه ای

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنعت , ,
:: برچسب‌ها: صنعتی شدن , مطالعه صنعتی شدن ,

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

فروشگاه فایل کیا؛ منبع جامع انواع فایل... چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان منبع جامع انواع فایل و آدرس kiyafile.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.











RSS

Powered By
loxblog.Com
مدیر سبز، آموزش بازاریابی

TOOLS BLOG

TOOLS BLOG